您搜索了: بر جای نگذاشته (波斯语 - 日语)

بر جای می‌گذاریم این ركورد دلاوریمان را
"ここにその勇気を記録し..."

گفت این است آنچه می‌خواستیم پس بازگشتند بر جای پایهای خویش پی‌جویان‌
かれ（ムーサー）は言った。「それこそは，わたしたちが探し求めていたものだ。」そこでかれらはもと来た道を引き返した。

...ولی بزودی ...هرآنچه از خلاصه زندگی خود بر جای بُگذاریم
"だが すぐに 我等が短き人生の残りは..."

و در میان آیندگان بر او (آوازه‌ی نیک) بر جای نهادیم.
また後の幾世代に渡り，かれのために（祝福の言葉を）留めた。

آيا از آنان كسى را بر جاى مى‌بينى؟
それであなたは，かれらの中，誰か残っている者を見るのか。

چه بسيار باغ‌ها و چشمه‌سارانى كه بر جاى گذاشتند
かれらは，如何に多くの園と泉を残したか。

چه بسیار بوستان ها و چشمه سارانی که آنان [پس از خود] بر جای گذاشتند،
かれらは，如何に多くの園と泉を残したか。

هر آينه از آن قريه براى خردمندان عبرتى روشن بر جاى گذاشتيم.
本当にわれはそれによって，理解ある民への明白な印を残したのである。

پس زلزله‌اى سخت آنان را فروگرفت و در خانه‌هاى خود بر جاى مردند.
そこで大地震がかれらを襲い，翌朝かれらはその家の中に平伏していた。

هر كس مى‌داند چه چيز پيشاپيش فرستاده و چه چيز بر جاى گذاشته است.
それぞれの魂は，既にしたことと，後に残したことを知る。

پس تكذيبش كردند و زلزله آنان را فروگرفت و در خانه‌هاى خود بر جاى مُردند.
だがかれらはかれを嘘付き呼ばわりした。それで大地震がかれらを襲い，翌朝かれらは家の中に平伏していた。

و در ميان آيندگان [آوازه نيك‌] او را بر جاى گذاشتيم.
また後の幾世代に渡り，かれのために（祝福の言葉を）留めた。

و دستت را به گردنت زنجیروار منه و به تمامیِ گشادگی (هم) گشاده دستی مکن. که در نتیجه ملامت‌شده و حسرت‌زده بر جای بمانی.
あなたの手を，自分の首に縛り付けてはならない。また限界を越え極端に手を開き，恥辱を被り困窮に陥ってはならない。

و اگر آن پيامبر را از ميان فرشتگان بر مى‌گزيديم باز هم او را به صورت مردى مى‌فرستاديم و اين خلط و اشتباه كه پديد آورده‌اند بر جاى مى‌نهاديم.
仮令われがかれ（使徒）を天使としても，必ず人間の姿をさせ，（今）かれらが惑うように，きっと惑わせたであろう。

و در [ميان‌] آيندگان براى او [آوازه‌ى نيك‌] بر جاى نهاديم
末永くかれのために（この祝福を）留めた。

و به راستى آن [سفينه‌] را بر جاى نهاديم تا عبرتى باشد، پس آيا پند گيرنده‌اى هست
われはこれを一つの印として残した。さて誰か悟ろ者はあるか。

بايد از خداى بترسند كسانى كه اگر پس از خويش فرزندانى ناتوان بر جاى مى‌گذارند، از سرنوشت آنان بيمناكند. بايد كه از خداى بترسند و سخن عادلانه و به صواب گويند.
自分のあとにひ弱い子女を残し，それらの身を案じる者はよく心配して置け。だからアッラーを畏れ，誠意ある言葉で語りなさい。