您搜索了: نامتناهی (波斯语 - 英语)

نامتناهی
infinite

قضیه میمون نامتناهی
infinite monkey theorem

عناصر اولیۀ توپر نامتناهی
infinite solid primitives

& تکرارها) ۰=نامتناهی (: ‌
& iterations (0 = infinite):

عناصر اولیۀ نامتناهی و کژنه
infinite and patch primitives

در حالت دو بعدی ، جهان باید بصورت چهارگوش باشد بجای یک صفحه نامتناهی.
in two dimensions, the universe would be a rectangle instead of an infinite plane.

اتوماتای سلولی اغلب بر روی شبکه متناهی شبیه سازی می شود تا یک شبکه نامتناهی.
cellular automata are often simulated on a finite grid rather than an infinite one.

:formula_10این معلوم است که تعداد نامتناهی نوار بحرانی وجود دارد.
it is known that there are infinitely many zeros on the critical line.

اغلب اوقات یک حلقه‌ی نامتناهی برای پر کردن صفحه نمایش با پیام مزبور مورد استفاده قرار می‌گیرد.
"140 endan infinite loop could be used to fill the display with the message.

قضیه کانتور برای مجموعه‌های متناهی صادق است، اما به طور خیلی جالب برای مجموعه‌های نامتناهی نیز صادق است.
for a set with members there are subsets and the cardinality of the set of subsets is clearly larger.

دنیای بازی زندگی از یک جدول نامتناهی دو بعدی با بردارهای متعامد ساخته شده‌است که شامل سلول‌های مربع شکل است.
typically two arrays are used, one to hold the current generation, and one in which to calculate its successor.

اگر آن‌ها یک رشته نامتناهی از ۹ را قبول کنند، در بی‌نهایت، انتظار یک ۹ را خواهند داشت.
if they accept an infinite string of nines, they may still expect a last 9 "at infinity".

فضای فشرده فضایی است که در آن هر دنباله نامتناهی از نقاط در فضا به اندازه دلخواه به حداقل یک نقطه در فضا نزدیک می شود.
it is possible to turn the real line into a compact space by adding a single "point at infinity" which we will denote by ∞.

چندجمله‌ای‌های متعامد (orthogonal polynomials) به دنباله‌هایی نامتناهی متشکل از چندجمله‌ای‌های حقیقی عمود بر هم اطلاق می‌شود.
==characterizations of classical orthogonal polynomials==there are several conditions that single out the classical orthogonal polynomials from the others.

آنها جنگل‌زدایی را کاهش می‌دهند، و آنها منبع سوختی را پیدا کرده‌اند که درنقطه تولید پایان‌ناپذیر، نامتناهی و مجانی است.
they're cutting down on deforestation, and they've found a fuel supply that is inexhaustible, infinite and free at the point of production.

دومین برداشت مربوط به نظریهٔ شمارش پذیری است و در مورد مسائل تصمیم گیری است، که مجموعه‌های نامتناهی شمارا از پرسش‌هایی هستند که هر کدام جواب بله یا خیر دارند.
the second sense, which will not be discussed here, is used in relation to computability theory and applies not to statements but to decision problems, which are countably infinite sets of questions each requiring a yes or no answer.

به جای داشتن نظریه ای که در آن این بعد نامتناهی است، می توان نظریه را به گونه ای تغییر داد که در آن این بعد طول متناهی داشته باشد و همچنین می تواند متناوب باشد.
instead of having a theory with this dimension being infinite, one changes the theory so that this dimension has a finite length, and may also be periodic.

او بعداً ثابت کرد که اندازه‌ی مجموعه‌ی توانی formula_1 اکیداً بزرگتر از اندازه‌ی خود مجموعه‌ی formula_1 است و این حکم حتی در مورد مجموعه‌های نامتناهی نیز برقرار است.
he later proved that the size of the power set of "a" is strictly larger than the size of "a", even when "a" is an infinite set; this result soon became known as cantor's theorem.

:به ازای هر عدد اصلی نامتناهی formula_3، عدد اصلی چون formula_1 که در نا مساوی formula_5 صدق کند وجود ندارد.
it states::there is no set whose cardinality is strictly between that of the integers and the real numbers.

فرض کنید که } یک خانواده از توزیع ها (مدل پارامتری) باشد، و یک نمونه ی نامتناهی از توزیع "pθ" باشد.
suppose } is a family of distributions (the parametric model), and } is an infinite sample from the distribution "pθ".