来自专业的译者、企业、网页和免费的翻译库。
to support me.
«پشتم را به او استوار گردان،»
最后更新: 2014-07-03
使用频率: 1
质量:
was not sufficient to give the audience .
براي درگير کردن تماشاگر .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
i mean to support him.
منظورم حمايت از اونه
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
thats not sufficient proof .
اين مدرک کافي نيست .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
to support king's reign.
تا قلمرو پادشاه رو محكم تر كنم
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
and we need to support it financially.
و لازم است که از لحاظ مالی نیز از چنین پروژه ایی حمایت به عمل آوریم.
最后更新: 2015-10-13
使用频率: 1
质量:
unfortunately, the first-sets are not sufficient to compute the parsing table.
متأسفانه مجموعه firstها به تنهایی برای محاسبه جدول پارس کافی نیست.
最后更新: 2016-03-03
使用频率: 1
质量:
are not here yet.
اينجا هنوز خبري نيست
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
no . they are not .
نه نيستن .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
and in order to support the resistance , .
، و ادامه پشتيباني از مقاومت .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
about being able to support his family.
او از اینکه نتواند خانواده اش را تامین کند، وحشت کرد.
最后更新: 2015-10-13
使用频率: 1
质量:
nor power or strong family to support them.
و هيچ قدرت يا خانواده اي ندارند كه ازشون حمايت كنند
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
"read your ledger; this day you are sufficient to take your own account.
(در آن روز بدو گفته میشود:) کتاب (اعمال) خود را بخوان (و سعادت یا شقاوت خویش را بدان). کافی است که خودت امروز حسابگر خویشتن باشی. (چه مسائل روشناست و نیازی به شاهد و حسابرس دیگری نیست). [[«حَسِیباً»: حسابگر. حسابرس.]]
最后更新: 2014-07-03
使用频率: 1
质量:
警告:包含不可见的HTML格式
at this point forces accumulate until they are sufficient to cause a fracture.
در این مرحله نیرو ها تا زمانیکه برای ایجاد شکستگی به حد کافی برسند انباشه می شوند.
最后更新: 2016-03-03
使用频率: 1
质量:
evidence is insufficient to support use in acute exacerbations.
evidence is insufficient to support use in acute exacerbations.
最后更新: 2016-03-03
使用频率: 1
质量:
and i want to support stewart brand's position.
و می خواهم از نظر استوارت برند پشتیبانی کنم.
最后更新: 2015-10-13
使用频率: 1
质量:
a woman who worked three jobs trying to support me .
زني كه براي پشتيباني از من سه جا كار ميكرد .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
theyre innocent children . they mine gems to support our cause .
اونها بچه هاي بيگناه هستند .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
however, the elite military units refused to support the government.
اما واحدهای زبدهٔ نظامی از حمایت دولت سرباز زدند و با سایر مردم همراه شدند.
最后更新: 2016-03-03
使用频率: 1
质量:
it will be said, “read your ledger; this day you are sufficient to take your own account.”
(در آن روز بدو گفته میشود:) کتاب (اعمال) خود را بخوان (و سعادت یا شقاوت خویش را بدان). کافی است که خودت امروز حسابگر خویشتن باشی. (چه مسائل روشناست و نیازی به شاهد و حسابرس دیگری نیست). [[«حَسِیباً»: حسابگر. حسابرس.]]
最后更新: 2014-07-03
使用频率: 1
质量: