您搜索了: attract (英语 - 波斯语)

attract .
مجذوب ساختن .

attract trouble .
دنبال دردسر ميگردن .

to attract insects .
براي جذب حشرهها استفاده ميکنند .

"they say opposites attract.
می‌گویند که متضادها به هم جذب میشوند.

the buoys attract the phantoms .
اجسام شناور توجه اشباح را جلب ميکنه .

and most of us attract by default .
و بیشتر ماها اون را ندانسته جذب می کنیم .

is what you attract into your experience , .
اون چیزیه که شما برای تجربه کردن جذب می کنید .

i have a secret way to attract them
من یک شیوه سری برای جلب توجه آنها دارم

i didnt attract this particular client .
من این مشتری خاص را جذب نکردم .

just try not to attract any unnecessary attention .
فقط سعي کن بيخود جلب توجه نکني .

if its money you need you will attract it , .
اگر اون چیز پول باشه شما جذبش خواهید کرد .

and i know that a magnet will attract to it .
و میدونم که آهنربا چیزای دیگر را جذب می کنه .

to attract lightning , all you need is a conductor .
براي جذب کردن صاعقه فقط يک ماده رسانا لازمه .

if its a certain book you need youll attract it .
اگر کتاب خاصی باشه جذبش خواهید کرد .

because he wants to attract flies , you sillybilly .
براي اينکه ميخواد مگسها را جلب کنه احمق جون .

and those bumps are hydrophilic; they attract water.
و آن دانه ها اب دوست هستند: آب را جذب می کنند.

in which case we tend to attract negative angry people .
در این صورت گرایش به جذب افراد عصبانی .

very showy, to attract lots of insects to do its bidding.
با درخشندگي وزيبايي خود بسياري از حشرات را به سمت خود جذب مي كند

lf katsumoto is allowed to attract other samurai to his cause .
اگر کاتسوموتو تونسته سامورايي هاي بيشتري جذب کنه .

and we tend to attract positive people and positive events and circumstances .
و گرایش پیدا کنیم به جذب افراد مثبت و شرایط مثبت .