您搜索了: devastating (英语 - 波斯语)

revenge can be devastating .
انتقام و کينه جويي ميتونه نابودي به بار بياره .

to devastating effect by terrorists .
با تأثيرات ويرانگر توسط تروريستها .

your father leaving was just as devastating .
رفتن پدرت خيلي ويران کننده بود .

and causes the self with devastating effect . .
و باعث ميشه انسان خودش به خودش . اسيب برسونه و باعث نابود شدنش ميشه .

this is the most devastating epidemic of our time.
این ویرانگرترین شیوع در زمان ماست.

and the most devastating injury is obstetric fistula.
و ناگوارترين جراحت فیستول زایمان است.

polio is still a devastating, explosive disease.
فلج اطفال هنوز یک بیماری انفجاری ویرانگر است.

it is this weapon of devastating accuracy and precision.
این اسلحه دقت و ظرافت خیلی بالا دارد.

and in aad. we unleashed against them the devastating wind.
در سرگذشت قوم عاد نیز پند و عبرتی است. بدانگاه که تندباد بی‌خیر و برکتی (که مرگ و نابودی ایشان را به همراه داشت) به سوی ایشان وزان کردیم. [[«الرِّیحَ الْعَقِیمَ»: باد نازا و بی‌باران. باد بیفایده و بی‌برکت. مراد بادی است که خیر و خوبی به همراه ندارد، و بلکه هلاک و نابودی با خود می‌آرد (نگا: احقاف / 24 و 25).]]

victim , of course , of a devastating terrorist attack .
کشته شده هاي اين حمله فاجعه آميز .

and the scene inside of this building was devastating and surreal.
و صحنه داخل این ساختمان تأسف بار و عجیب بود.

has your highness forgotten the devastating might and power of the cavalry?
?عاليجناب قدرت نابودكننده سواره نظام رو فراموش كردن

it was the continuing devastating war in the congo and the indifference of the world.
همانند جنگ ادامه دار ویران کنگو و بی تفاوتي دنیا بود.

in populations not exposed to measles, exposure to the new disease can be devastating.
واکسیناسیون نقش مهمی در کاهش شدید موارد ابتلا به این بیماری داشته است.

according to the yoruba, any man who cuts down any iroko tree causes devastating misfortune on himself and all of his family.
بنا بر اعتقاد مردم یوروبا هر کسی که هر درخت ایروکو را قطع کند سبب ویران کردن و بیچارگی خودش و همهٔ خانواده اش می‌شود.

on march 11, 2011 the country was subject to a devastating magnitude 9.0 earthquake and a massive tsunami as a result.
به دلیل مجاورت با اقیانوس زلزله‌های شدید زیرآبی می‌توانند در آنجاامواج عظیم و جذر و مدی ویرانگر به نام سونامی ایجاد کنند.

i invite you to join in my prayers for those who have lost their lives, and for all the affected people tried by these devastating disasters.
در این بیانیه آمده‌است که سازمان ملل متحد آماده‌است تا در پاسخ به نیازهای قربانیان این حادثه، حمایت‌های بین‌المللی را بسیج کند.

===industrialization===the russian civil war and wartime communism had a devastating effect on the country's economy.
=== صنعتی سازی ===جنگ داخلی روسیه و «کمونیسم جنگی» تأثیر مخربی بر اقتصاد کشور داشت.

among the most devastating of these seismic events was the 1509 earthquake, which caused a tsunami that broke over the walls of the city and killed more than 10,000 people.
در سال ۱۵۰۹ زمین لرزه‌ای مهیب موجب ایجاد سونامی شد و دیوارهای ساحلی شهر را تخریب و بیش از ۱۰۰ مسجد را ویران نمود و موجب کشته شدن ۱۰۰۰۰ نفر شد.

but they turned away and so we let loose upon them a devastating flood that swept away the dams and replaced their gardens by two others bearing bitter fruits, tamarisks, and a few lote trees.
اعراض كردند. ما نيز سيل ويرانگر را بر آنها فرستاديم و دو بوستانشان را به دو بوستان بدل كرديم با ميوه‌اى تلخ و شوره‌گز و اندكى سدر.