您搜索了: i am not interested in theory for its own sake (英语 - 波斯语)

oh , forget it . i am not falling for it again .
بیخیال شو ، دیگه خر نمیشم .

ideas emerge when a part of the real or imagined world is studied for its own sake.
ایده‌ها وقتی شکل می‌گیرند که بخشی از جهان واقعی یا مجازی به خاطر خودش مطالعه شود.

and once the conditions are present, what you are doing becomes worth doing for its own sake.
و موقعی که این شرایط حاضر باشند، کاری را که انجام میدهید، به خاطر خودش، با ارزش خواهد بود.

there he argued for an approach that:... considers every phenomena as worthy of being studied for its own sake.
فرانتس بوئاس (۹ ژوئیه ۱۸۵۸ - ۲۱ دسامبر ۱۹۴۲) انسان‌شناس آلمانی-آمریکایی و یکی از پیشگامان انسان‌شناسی مدرن است.

but it's also clear that the coen brothers and mccarthy are not interested in violence for its own sake, but for what it says about the world we live in ... as the film begins, a confident deputy says i got it under control, and in moments he is dead.
شبی که به متل ماس می‌رسد، چند مکزیکی را که در تعقیب ماس کمین کرده‌اند با تیراندازی از پا در می‌آورد، سپس در جستجوی پول دریچهٔ کانال هوا را با سکه‌ای باز می‌کند و درمی یابد که ماس پیش از او با برداشتن پول‌ها از آنجا گریخته.

and o my people, i ask not of you for it any wealth. my reward is not but from allah. and i am not one to drive away those who have believed. indeed, they will meet their lord, but i see that you are a people behaving ignorantly.
«و اى قوم من، بر اين [رسالت،] مالى از شما درخواست نمى‌كنم. مُزد من جز بر عهده خدا نيست. و كسانى را كه ايمان آورده‌اند طرد نمى‌كنم. قطعاً آنان پروردگارشان را ديدار خواهند كرد، ولى شما را قومى مى‌بينم كه نادانى مى‌كنيد.»

the principle underlying this definition is ‘commitment to achievement’, i.e. commitment to purposeful action, not to action for its own sake. the definition may be rewritten as follows: ‘management is saying what one wants to be done, and then getting it done’.
اصل اساسی این تعریف «تعهد به دستاورد» است، به معنی تعهد به اقدام هدفمند، نه اقدام به خاطر خودش. تعریف ممکن است به این معنی بازنویسی شود: 'مدیریت می گوید آنچه که یکی می خواهد انجام شود، و سپس انجام آن'.