来自专业的译者、企业、网页和免费的翻译库。
improving significantly .
دارم بهتر ميشم ، به طرز قابل توجهي .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
improving emotional intelligence
improving emotional intelligence
最后更新: 2020-05-23
使用频率: 1
质量:
参考:
membrane integritys improving .
غشاء داره بهبود پيدا ميکنه .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
参考:
improving business efficiency:
بهبود کارایی کسب و کار:
最后更新: 2022-11-19
使用频率: 1
质量:
参考:
it has the improving fundamentals.
اصول بنیادی رو به بهبودند.
最后更新: 2015-10-13
使用频率: 1
质量:
参考:
her health isn't improving
وضعیت سلامتی ایشان رو به بهبودی نیست
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
参考:
his skills are rapidly improving.
مهارتش داره به سرعت رشد ميكنه
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
参考:
he started improving almost as soon
اون تا بهش تزريق کردم
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
参考:
and improving their skills as well.
و همزمان مهارتهاشون رو هم افزايش بديم
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
参考:
improving cooperation and information exchange:
بهبود همکاری و تبادل اطلاعات:
最后更新: 2022-11-19
使用频率: 1
质量:
参考:
thereby improving my own medical skills
به موجب بهبود بخشیدن مهارت پزشکی خودم
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
参考:
improving support for emu10k1 based soundcards
بهبود پشتیبانی برای کارتهای صوتی براساس emu10k1
最后更新: 2011-10-23
使用频率: 1
质量:
参考:
we forgot about improving normal lives.
ما بهبودی دادن به زندگی عادی را فراموش کردیم.
最后更新: 2015-10-13
使用频率: 1
质量:
参考:
you moved king and he's not improving?
با اين حال طبق دستور تو پادشاه به اينجانقل مكان كردند و لي خوب نشدند
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
参考:
its just another way usr is improving our world .
اين فقط يک راه ديگست براي بهبود دنياي ماستusr .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
参考:
it's good for improving people's lives.
آزادسازی تجارت برای بهبود زندگی مردم خوب است.
最后更新: 2015-10-13
使用频率: 1
质量:
参考:
improving the quality of life is another goal in treatment.
پرامیپکسول و گاباپنتین در درمان این اختلال بکار میرود.
最后更新: 2016-03-03
使用频率: 1
质量:
参考:
and slowly, slowly week after week his legs were improving.
به آرامی هفته پس از هفته پاهایش بهبود می یافت. به آرامی هفته پس از هفته پاهایش بهبود می یافت. به آرامی هفته پس از هفته پاهایش بهبود می یافت.
最后更新: 2015-10-13
使用频率: 1
质量:
参考:
the weapons of northern invaders and japanese have been improving daily
سلاحهای مهاجمان شمالی و ژاپنی ها روز به روز پشرفته تر میشه
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
参考:
after she started on the medicines she's been improving rapidly
بعد از اینکه ایشون شروع به مصرف داروها کردند حالشون خیلی سریع بهبود یافت
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
参考: