您搜索了: mucus (英语 - 波斯语)

mucus
مخاط

mucus .
بلغم .

cervical mucus
گردن رحم

with a fresh batch of mucus .
تف مالي شده باشه .

she told me she'd already passed the mucus plug.
اون به من گفت که آماده بيرون ريختن خلط رحمش هست

mucolytics may be useful in some people who have very thick mucus but are generally not needed.
ممکن است موکولیتیکها در بعضی از افراد دارای مخاط غلیظ مفید باشد اما معمولاً مورد نیاز نیست.

cystic fibrosis is a genetic disease that results in a buildup of thick mucus in the lungs.
فیبروز کیستیک یک بیماری ژنتیکی است که منجر به تجمع مخاط غلیظ در ریه ها می شود.

--> he noted that they did not collapse as usual because they were full of air and the airways were filled with mucus.
او گفت که ریه‌ها مانند ریه‌های معمولی جمع نمی‌شدند زیرا آنها پر از هوا بودند و مجاری هوا پر از مخاط بود.

--> in 1814 charles badham used "catarrh" to describe the cough and excess mucus in chronic bronchitis.
--> در سال ۱۸۱۴، charles badham از «نزله» برای توصیف سرفه و خلط زیاد در برونشیت مزمن استفاده کرد.

smoking can also cause damage to the cilia that protect the eustachian tube from mucus, which can result in the clogging of the tube and a buildup of bacteria in the ear, leading to a middle ear infection.
چهار عضله زیر در عملکرد شیپور استاش موثرند: levator veli palatini، salpingopharyngeus muscle، tensor tympani muscle و tensor veli palatini muscleلوله استاش فشار هوا را در هر دو طرف پرده گوش متعادل می‌کنند.

the bronchi branch, branch, branch and they stop branching, not because of any matter of principle, but because of physical considerations: the mucus, which is in the lung.
انشعاب برونش، انشعاب، انشعاب و انشعاب آنها متوقف می شود، نه بدلیل هیچ قانونی، بلکه به دلیل ملاحظات فیزیکی: مخاط، که در ریه است.