尝试学会如何从人工翻译例句找到译文。
来自专业的译者、企业、网页和免费的翻译库。
the other one was on hicks.
اون يکي هم مال هيکسه
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
each one was more beautiful than the other.
و هر منظرهای بهتر از دیگری بود.
最后更新: 2015-10-13
使用频率: 1
质量:
girl: no, the other one was a book.
دختر: نه، اون یکی یه کتاب بود.
最后更新: 2015-10-13
使用频率: 1
质量:
he doesnt know l was in the other room .
اون نميدونه كه من اونجا تو اتاق بغلي بودم .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
one was very great , and the other very thin .
يکي از اونها خيلي بزرگ بود و اون يکي لاغر بود .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
what would have happened if he was in the other group?
چه انفاقی می افتاد اگر او در گروه دیگرمی بود؟
最后更新: 2015-10-13
使用频率: 1
质量:
my favorite one was he was in the manhole.
آنی که در چاه بود مورد علاقه من است.
最后更新: 2015-10-13
使用频率: 1
质量:
you saw the other guy . you think he was in on it , too , huh .
تو مگه اون ياروي ديگه را نديدي پس بنظرت اونم تو اين جريان دست داشته ، آره .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
one was long on a heading of 130 degrees and the other was long on a heading of 250 degrees.
این فرودگاه در شهر شتلند کشور اسکاتلند قرار دارد و در ارتفاع ۲۵ متری از سطح دریا واقع شده است.
最后更新: 2016-03-03
使用频率: 1
质量:
no one was in love . they were just going through the motions .
هيچ كس عاشق نبود فقط احساسات زودگذر بود .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
i thought no one was in ambush!
فكر كنم هيچ كس در كمينگاه نيست
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
so fortunately, one of the other definitions of "suck" that was in there, it does create a vacuum.
خوشبختانه، یکی دیگر از معانی این واژه برای این شرایط صدق می کند، به عبارتی این قضیه یک خلا ایجاد می کند.
最后更新: 2015-10-13
使用频率: 1
质量:
警告:包含不可见的HTML格式
the biggest one was in 1975 by chase econometrics.
بزرگترین اون در سال 1975 بود توسط "چیس اکونومتریکس".
最后更新: 2015-10-13
使用频率: 1
质量:
警告:包含不可见的HTML格式
one was dedicated to huitzilopochtli this temple was called "coatepetl" "snake mountain", and the other temple was dedicated to tlaloc.
یکی به هوئیتزیلوپوچلی(huitzilopochtli) اختصاص داده شده بود و "کوه مار" نامیده می شد، و معبد دیگر به tlaloc اختصاص داده شده بود.
最后更新: 2016-03-03
使用频率: 1
质量:
警告:包含不可见的HTML格式
one, with his hands tied behind him, was in the middle of the picture; the others were gathered around him.
یکیشان با دستهای از پشت بسته، در وسط تصویر بود؛ دیگران در اطراف او جمع شده بودند.
最后更新: 2016-03-03
使用频率: 1
质量:
i'm reporting back. i'm reporting back simply to say that when i left the children's home i had two things that i wanted to do. one was to find my family, and the other was to write poetry.
دارم از گذشته میگم. من از گذشته حکایت میکنم که به سادگی به شما بگم که هنگامی که من پرورشگاه را ترک کردم دو چیز داشتم که میخواستم انجام بدم. یکی پیدا کردن خانواده ام بود، و دیگری سرودن شعر بود.
最后更新: 2015-10-13
使用频率: 1
质量:
"there has already been for you a sign in the two armies that met (in combat): one was fighting in the cause of allah, the other resisting allah; these saw with their own eyes twice their number. but allah doth support with his aid whom he pleaseth. in this is a warning for such as have eyes to see."
بیگمان در برخورد میان دو گروه، برای شما نشانهای (و درس عبرتی) بود. گروهی در راه خدا کشتار میکنند و (گروه) دیگر کافرانند؛ حال آنکه آنان مؤمنان را - به چشم- خود دو برابر میبینند. و خدا هر که را بخواهد به یاری خود تأیید میکند. بیگمان در این (جریان) بیاَمان برای صاحبان بینش، عبرتی است.
最后更新: 2014-07-03
使用频率: 1
质量:
警告:包含不可见的HTML格式
and he entered the city unnoticed by the people and found two men fighting, one was of his own party, and the other of his enemies. the one of his party appealed for his help against his enemy, moses struck and killed him, and said: 'this is the work of satan, he is surely a clear, misleading enemy.
او به هنگامی که اهل شهر در غفلت بودند وارد شهر شد؛ ناگهان دو مرد را دید که به جنگ و نزاع مشغولند؛ یکی از پیروان او بود (و از بنی اسرائیل)، و دیگری از دشمنانش، آن که از پیروان او بود در برابر دشمنش از وی تقاضای کمک نمود؛ موسی مشت محکمی بر سینه او زد و کار او را ساخت (و بر زمین افتاد و مرد)؛ موسی گفت: «این (نزاع شما) از عمل شیطان بود، که او دشمن و گمراهکننده آشکاری است»
最后更新: 2014-07-03
使用频率: 1
质量:
(...) the two colleagues and balbinus had both been consul (balbinus had twice enjoyed that honourable office), both had been named among the twenty lieutenants of the senate; and, since the one was sixty and the other seventy-four years old, they had both attained the full maturity of age and experience.
سنای روم که موقعیت خود را به خاطر حمایت آشکار از گوردیانها در خطر میدید، ابتدا ادارهٔ دولت را به ۲۰ نفر از سناتورها واگذر کرد که یکی از آنها اشرافزادهای بود به نام بالبینوس که سابقهٔ دو بار رسیدن به مقام کنسولی و فرمانداری بخشهای آسیایی امپراتوری روم را داشت.
最后更新: 2016-03-03
使用频率: 1
质量: