您搜索了: remained (英语 - 波斯语)

a people remained .
مردمي باقي بودند .

but i remained different .
اما بازم متفاوت باقي موندم .

only brute force remained.
فقط نیروی خشن باقی ماند.

while it remained with us , .
نوعي رضايت ايجاد مي‌کرد ، .

but he has also remained the same .
اما نيز همان‌طور مانده .

he remained faithful in his heart .
او ايمان را در قلبش زنده نگه داشت .

all that remained was first fathers head .
تنها چيزي که باقي موند سر جد بزرگ بود .

except an old woman who remained behind.
جز پيرزنى كه از باقى‌ماندگان [در خاكستر آتش‌] بود.

still, he remained in munich until 1984.
او تا سال ۱۹۸۴ در مونیخ ماند.

except for an old woman who remained behind.
به جز پیر زالی (همسر او) که در میان قومی که هلاک شدند باقی ماند.

but sometimes , western culture remained a mistery .
اما بعضي وقتا فرهنگ غربي برام در حکم معما بود .

and extenzalife's market has remained remarkably stable.
بازار اکستنزالايف به شکل فوق العاده اي باثبات مونده

but to harold , those moments remained entirely indistinguishable .
ولي براي هارولد ، اين لحظات كاملا غيرقابل تشخيص باقي موند .

except an old woman, among those who remained behind.
جز پيرزنى كه در ميان بازماندگان بود