您搜索了: stagger (英语 - 波斯语)

stagger .
يله رفتن .

clock stagger .
رتبه زمان سنجي .

you stagger to your car .
بعد سوار ماشينت ميشدي .

i stagger deliriously as to the pipers tune .
گيج و منگ در پي صداي فلوت .

you stagger up to you car so you take it from the beginning the next day .
بعد سوار ماشينت ميشدي و فردا هميت آش و همين كاسه .

you stagger to your car and then you start it all over again the next day .
بعد سوار ماشينت ميشدي و فردا باز روز از نو و همين کارها را ميکردي .