您搜索了: succession (英语 - 波斯语)

succession .
وراثت توالي .

ecological succession
توالی بوم‌شناختی

in quick succession .
سريع و پشت سر هم .

an infinite succession of generations .
يک موفقيت بي نهايت از توليدات .

so , to the matter of succession .
براي جانشيني .

beginning with a succession of appetizers .
که با يک دسر عالي در ابتدا شروع ميشه .

he is higher in the line of succession
او یکی از بیشترین کسانی که در جنگ ها موفق بوده

in case the line of succession were terminated .
مسير موفقيتي که ما مورد نظرمون هست .

but life is not a succession of urgent nows .
اما عمر جانشين حالا هاي ضروري نميشه .

by the winds sent forth in swift succession,
سوگند به آن فرستاده‌شدگان پياپى

lord kim je yung was higher in the line of succession
شاهزاده کیم جی یونگ بیشتر در نبردها حضور داشته وموفق بوده

by the (winds) sent forth in quick succession,
سوگند به آن فرستاده‌شدگان پياپى

if we could play these two sound clips in succession.
اگر ممکنه این دو قطعه صوتی را با توالی پخش شوند.

the civil war of succession to the throne was finally settled.
این دوره در پایان جنگ‌های داخلی ژاپن آغاز شد.

such a theme of repeat succession is missing in vedic literature.
such a theme of repeat succession is missing in وداها.

we have conveyed our word to them, in succession, so that they may give heed.
برايشان سخن در سخن پيوستيم، باشد كه پندپذير گردند.

on his death in the same year, the succession to the county was thrown into dispute.
این ناحیه در ابتدا یک ایالت بود ولی بعدها در شاهزاده‌نشین سالرنو ادغام گردید.

by (the wind) those sent (as horses') mane (in succession),
سوگند به آن فرستاده‌شدگان پياپى

the users transmit in rapid succession, one after the other, each using its own time slot.
کاربران در توالی سریع انتقال می‌یابند، یکی بعد از دیگری، هر کدام با استفاده از شیار زمانی خودشان.

c/in an effort to strengthen the theoretical and empirical arguments of managerial succession (boyne
ج / در تلاش برای تقویت استدلالهای نظری و تجربی جانشینی مدیریتی (بویین)