您搜索了: swim (英语 - 波斯语)

swim .
شنا کنين .

cant swim .
نمتونی شنا کنی .

swim bladder
كيسه هوايي ماهي

can you swim .
شنا بلدى .

can you swim no .
شنا بلدي . نه .

swim , pick flowers .
شنا کنند ، گلها را بچينند .

i don't swim.
. من شنا بلد نيستم

i can swim as well .
من حتي ميتونم شنا هم کنم .

its so cold swim , rose .
خيلي سرده شنا كن .

and the swim to shore .
و تا کنار دريا شنا کرد .

you two know how to swim?
شما دوتا شنا بلد هستيد؟

by those that swim serenely
و به شناوری‌کنان شناوریی‌

by those who swim smoothly,
و به شناوری‌کنان شناوریی‌

follow me . its an easy swim .
دنبالم بيايد راحت ميتونيد شنا کنيد .

i'll swim if i have to.
اگه مجبور بشم شنا می کنم

i hear you swim a mean freestyle .
شنيدم تو رشته آزاد متوسط شنا ميكني .

forget the money . i dont swim .
پول را فراموش کن من شنا نميکنم .

maybe teach claude how to swim .
اگه ميخواهي ميتونه به كلود شنا كردن را ياد بده .

lf you cut off his wings , hell swim .
، اگه بالهاش را قطع کنيد . شنا ميکنه .

and he said: lets swim to the island .
و او گفت : بيا تا جزيره شنا کنيم .