来自专业的译者、企业、网页和免费的翻译库。
he cut his wrists .
رگش را زده .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
grab her wrists , man .
دستاشو بگير مرد .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
slashed her wrists when valentino died .
مگه نشنيدي والنتينو که مرد ، اونم رَگ خودشو زد .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
its a matter of dislocating the wrists .
اين بخاطر در رفتگيه مچه .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
lve seen the , uh , scars on her wrists .
من جاي زخمها را روي مچش ديدم .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
you really are his daughter . tie her wrists .
تو واقعا دختر اوني . دستاشو ببنديد .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
the infection of the wrists proves she was chained .
عفونت مچها نشون ميده که قل و زنجير شده بود .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
yeah . aside from the sudden desireto slit my wrists, .
آره . جداي از آرزوم که دستکشم را پاره کنم .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
madame got the razor from your room , and she cut her wrists .
خانم تيغ را از اتاق شما برداشت و رگ دستش را زد .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
our wrists are supposed to go in there and fill the beaker .
ما بايد با دست هاي خودمان آن پيالهها را پر کنيم .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
well , you shouldve slit your wrists , too . we couldve been roommates .
پس تو هم بايد رگ دستت را ميزدي . اينطوري ممکن بود که هم اتاقي بشيم .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
its a dead end , he bags the gun . he puts a one gallon plastic freezer bag over his hand to his wrists .
بن بسته ، او تفنگ را بسته بندي کرده . او يک نايلون فريزر دستش کرده که دستش تا مچ را ميپوشنده .
最后更新: 2011-10-24
使用频率: 1
质量:
c/squat as deeply as possible and raise your arms until they’re straight overhead with your wrists aligned with or behind your head.
ج/تا جایی که ممکن است به عمق اسکات بنشینید و بازوهای خود را بالا بیاورید تا زمانی که مستقیماً بالای سرتان قرار گیرند و مچ دستهایتان همتراز با سر یا پشت سرتان باشد.
最后更新: 2022-04-21
使用频率: 1
质量:
参考:
c/c/squat as deeply as possible and raise your arms until they’re straight overhead with your wrists aligned with or behind your head.
c/c/تا جایی که ممکن است به عمق اسکات بنشینید و بازوهایتان را بالا بیاورید تا زمانی که مستقیماً بالای سرتان قرار گیرند و مچهایتان در راستای یا پشت سرتان قرار بگیرند.
最后更新: 2022-04-21
使用频率: 1
质量:
参考:
in the first, the victim has his or her arms tied behind their back; a large rope is then tied to the wrists and passed over a pulley, beam, or a hook on the roof.
مُچکِشی یکی از روشهای شکنجه است که طی آن مچهای دست قربانی از پشت سر بسته میشود و سپس فرد قربانی با طناب یا تسمه از مچها در هوا آویزان نگه داشته میشود.
最后更新: 2016-03-03
使用频率: 1
质量:
参考: