您搜索了: verdenking (荷兰语 - 波斯语)

ja? welke verdenking?
چه جرمي بود؟

laad geen verdenking op je.
ايجاد سوء ظن نکن.

sta ik onder verdenking?
ايا بهم شک داريد؟

verdenking wegwerken met tranen.
. با گريه و زاري اتهام رو از سر خودش وا کنه

aannemelijke verdenking. ondervraag hem.
یه جور علت متعارف ئه میشه کشیدش به بازجویی

en als hij weet van de verdenking...
و اگر اون به شما مشکوک بشه

twee mensen, buiten elke verdenking.
يه چيزي که بشه هدف گرفت مثل ماهواره دو نفر از ما به دور از شک

zelfs als het maar 'n verdenking is.
هر چيزي كه بكارِمون بياد، فقط بهم بگيد. حتي اگهِ به عمل خلافي مشكوكيد،

we hebben de verdenking van u afgewend.
توجه ها رو از روي تو کم کرديم.

een volledige vergeving van verdenking en verantwoording.
عفوي پر از بخشيدن سوءظن ها... و چشم پوشي از اشتباهاته.

bedoelt u dat wij onder verdenking staan?
ما تحت بازجويي هستيم؟ ...ما الان داريم عمليات رو با اين فرض پيش مي‌بريم كه قاتل ما به نحوي با نيروهاي قانوني در ارتباطه

bovenop de verdenking van moord op mark young.
و همينطور به عنوان مظنون اصلي

u staat onder arrest op verdenking van moord.
به جرم قتل عمد بازداشت هستيد.

kamerlid john garvie is gearresteerd op verdenking van corruptie.
و حالا خبر فوری. جان گریوی وزیر کابیه به اختلاس محکوم شد.

rechercheur spooner is geschorst op verdenking van geestelijke instabiliteit.
کاراگاه اسپونر کارش به حالت تعليق در امده

goed, noel winters, ik arresteer je op verdenking van moord.
نوئل وينترز ، من شما رو به اتهام ارتکاب به قتل بازداشت ميکنم.

de gestolen testen werden tenietgedaan onder verdenking van manipulatie.
امتحان دزديده شده به طرز مشکوکي لغو شده بود

wanneer een ambtenaar erachter komt, zullen zij haar arresteren op verdenking.
اگه يه مقام رسمي بفهمه، بهش مظنون ميشن و دستگيرش ميکنن

we kregen geen resultaten. en we moesten directe verdenking bij jou weghalen.
اما بايد سوء ظن رو ازت دور مي کرديم

- ik beslis wel... wat belangrijk is. - waarom verdenk je me?
من تصميم ميگيرم چي مهمه