Sie suchten nach: 94 don’t get stuck in a victim mentality (Englisch - Persisch)

okay , but get stuck in .
باشه . ولي سعي کن اينجا جاگير شي .

youre gonna get stuck in a situation you created .
تو ميخواي تو اين وضعيت گير بيفتي .

the main adavantage at polytechnics is you dont get stuck in a village .
با اين رشته ديگه به شهرهاي اطراف نميفرستنت .

sounds like a dog with its dick stuck in a vacuum .
انگار که يک سگ توي جاروبرقي گير کرده .

instead, i'm stuck in a closet with you!
در عوض ، من تو يه اطاق به تو چسبيدم

but all the places we get stuck in really have great views.
ولی تمام جاهایی که ما گیر میکنیم دارای منظره ی عالي هستند.

its like being stuck in a cellar waiting for a storm to break .
مثل کسي که توي يک زير زمين مخفي شده تا طوفان تموم بشه .

and as the world bank recently noted, women are stuck in a productivity trap.
و طبق اظهارات اخیر بانک جهانی، زنان در دام بهره وری گیر افتاده اند.

for example, he would not allow himself to be stuck in a doorway or chair.
گرچه دادگاه او را تبرئه کرد ولی حکم دادگاه کمکی به ادامهٔ موفقیت او نکرد.

that earlier this evening , your uncles sister was located a little south of sheffield stuck in a chimney .
امروز عصر ، خواهر عموتون را وقتی که به یه دودکش در جنوب شفیلد گیر کرده بود پیدا کردیم .

i was still stuck in the old world of a whole bunch of boffins sitting together in a room and issuing yet another arcane statement.
من هنوز در دنیای قدیمی حبس بودم دنیایی که در آن یه مشت عالم در اتاقی گرد هم نشسته و بازهم یک بیانیۀ اسرارآمیز دیگه ای را صادر می کنند.

everybody who works in a hospital eventually gets stuck.
هر کي كه توي بيمارستان کار ميکنه بالاخره يه بار سوزن بهش خورده

a few years ago, i felt like i was stuck in a rut, so i decided to follow in the footsteps of the great american philosopher, morgan spurlock, and try something new for 30 days.
چند سال پیش، احساس کردم به پوچی رسیدم. بنابراین تصمیم گرفتم جای پای فیلسوف بزرگ آمریکایی، مورگان سپورلاک را دنبال کنم و برای چیز جدیدی 30 روز تلاش کنم.

i've said this before, that before we get stuck in the savagery of #daesh , it is not bad to think about our own state and the acid that is thrown at us. #acidpashi
قبلا هم گفتم که قبل از اینکه به توحش #داعش گیر بدیم، بد نیست فکری به حال خودمون و اسیدهایی که پاشیده می‌شود بکنیم.

the only thing you actually have control over is how much risk you take on the trade and whether you get in or don’t get in. everything else is up in the air. to get into a position with the belief that you know what the future holds is the wrong focus. it’s like looking at the end of the rainbow and not looking at the fact you’re in a boat about to go over the edge of a waterfall! it’s a daydreamer kind of process that is not relevant to how success is achieved in the trading worl
تنها چیزی که شما واقعاً روی آن کنترل دارید این است که چقدر ریسک در معامله می کنید و اینکه آیا وارد می شوید یا وارد نمی شوید. قرار گرفتن در موقعیتی با این باور که می دانید آینده چه چیزی در انتظار شماست، تمرکز اشتباه است. مثل این است که به انتهای رنگین کمان نگاه کنید و به این واقعیت که در یک قایق هستید که می خواهید از لبه یک آبشار عبور کنید نگاه نکنید! این یک نوع فرآیند خیال پردازانه است که به نحوه دستیابی به موفقیت در دنیای تجارت ارتباطی ندارد

kmail import filter select the base directory of the kmail mailfolder you want to import. note: never select your current local kmail maildir (usually ~/ mail or ~/. kde/ share/ apps/ kmail/ mail): in this case, kmailcvt may become stuck in a continuous loop. this filter does not import kmail mailfolders with mbox files. since it is possible to recreate the folder structure, the folders will be stored under: "kmail-import" in your local folder.
پالایۀ واردات kmail فهرست راهنمای پایه‌ای پوشۀ نامۀ kmail که می‌خواهید وارد کنید را برگزینید. نکته: هرگز فهرست راهنمای نامۀ محلی جاری kmail (معمولاً ~/ mail یا ~ /. kde/ share/ apps/ kmail/ mail) را برنگزینید: در این مورد ، ممکن است kmailcvt به یک حلقۀ ادامه‌دار بچسبد. این پالایه پوشۀ نامه‌های kmail را با پرونده‌های mbox وارد نمی‌کند. هنگامی که ایجاد مجدد ساختار پوشه ممکن باشد ، پوشه‌ها تحت: » kmail- واردات« به پوشۀ محلی شما ذخیره می‌شوند.