Sie suchten nach: ambition (Englisch - Persisch)

ambition .
آرزو .

with no ambition .
بدون هيچ آرزويي .

ambition , pride , .
جاه طلبي ، غرور .

he has no ambition.
او هیچ جاه طلبی ای ندارد

have you no ambition?!
يعني هيچ آرزويي نداري؟

before family ambition .
جاه‌طلبي‌هاي خانودگي ارجحيت مي‌ديد .

i had this great ambition.
من ان بلند همتى را داشتم.

what is this great ambition?
اين ارزوي بزرگ چيه؟

how�s that for an ambition .
به عنوان يک آرزو چطوره .

all has turned to vain ambition .
همه دارند به سمت جاه طلبي ميرن .

does he really have no ambition?
يعني اون واقعا هيچ حس جاه طلبي نداره؟

he will do anything for his ambition.
او همه چیز رو برای جاه طلبی خودش انجام میده

but one king , had the ruthless ambition .
ولي يكي از آنها جاه طلبي بزرگتري داشت .

and she has no great ambition either
و همچنین او زیاد هم جاه طلب نیست

have you really no ambition for power?
واقعا هيچ آرزويي براي بدست آوردن قدرت نداري ؟

i know your ambition does not differ from mine.
من ميدونم جاه طلبي هاي تو با مال من فرقي نداره

well, i think i had ambition of myself.
خوب، فكر ميكنم كه من هم اون موقع خواسته هاي خودم رو داشتم

i am certain her ambition will suit your needs.
مطمئنم اهداف او با نيازهاي شما هماهنگه

to succeed your ambition, to build a country,
براي پيروز شدن بلند همتىت, براي ساختن يه کشور,

but i well know your ambition reaches far beyond that.
ولي من بخوبي ميدونم جاه طلبي شما بسيار از اين بيشتر هست