Sie suchten nach: can't wait to start working (Englisch - Persisch)

i can't wait to see you
من نمی توانم صبر کنم تا شما را ببینم

and i can 't wait to meet you
لحظه شماري مي کنم ببينمت

he says for you to start working immediately , .
اون ميگه كه تو بايد فورا كارتو شروع كني .

i can�t wait to meet you .
من نميتونم براي ديدنت صبر کنم .

i can't wait to hug and kiss you
من نمی توانم صبر کنم تا تو را در آغوش بگیرم و ببوسم

get up and start working now!
بلند شو، شروع کن به کار کردن

nothing to start .
براي شروع چيزي نميخواهيد .

to start , my love .
شروع ، عشق من .

can wait to see you gone
من به شما بهترین در تلاش آینده خود را آرزومندیم

to start doing it .
که شروعش کني .

and i can't wait to hear about what they are.
و من نمی تونم صبر کنم تا سوالات شما رو بشنوم.

click to start preview
فشار دهید تا پیش‌نمایش آغاز شود

as you start working across uneven terrain.
شروع به کار در اين زمينه غيرمعمول مي کنيد عوض کنيد

whether to start in fullscreen
اینکه در حالت تمام‌صفحه راه‌اندازی شود یا خیر

captain, when could i start working for you?
فرمانده من کی میتوانم برای شما شروع به کار کنم؟

ready to start dr . scully .
حاضري دکتر اسکولي .

click to start window update
فشار دهید تا به‌روزرسانی پنجره آغاز شود

i can't wait to see what we tedsters do about this crisis.
مشتاقانه منتظرم ببینم ما تدی‌ها درباره‌ی این بحران چی کار می‌کنیم.

14 hours ahead of us , gentlemen so lets start working .
ما 14 ساعت داريم ، اقايون . بايد بريم سر كار .

& choose which service to start:
& انتخاب خدمت برای آغاز: ‌