Sie suchten nach: can predispose them to be more reactive (Englisch - Persisch)

to be more organized .
سازمان يافته تر بودن .

i want them to be safe .
من ميخوام اونا محفاظت بشن .

ensenandome to be more adaptable .
به من بياموز چگونه اينطور باشم .

i want to be more as well , .
من ميخوام چيزهاي بيشتري داشته باشم .

and halt them, to be questioned:
«و بازداشتشان نمایید، (که) آنان همواره مورد بازخواستند!»

try to be more specific danny .
دنی سعی کن رک تر باشی .

seemed to be more dangerous, so...
...به نظر می آید بیشتر خطرناک باشد، پس

i told them to be in the market.
بهشون گفتم كه در بازار باشند

but i was wanting to be more practical.
. ولي من مي خواستم بيشتر بدرد بخورم

don't let them to be his influence.
اجازه ندين که عامل نفوذي اون باشن

l just happen to be more important than you .
فقط دست بر قضا . مهمتر از تو شدم .

it's getting to be more of a headache
به نظر میرسه که موضوع بیش از یک دردسر ساده است

and train them to be noblemen's mistresses.
و پرورششون میدی تا ندیمه اشراف بشن

mr mac roi wants our image to be more distinguished .
آقاي مک روي ميخواد . تصوير ما خيلي متمايز باشه .

and that could prove to be more profitable than any cash.
و اون ميتونه همه سودي ببره

there are representations for you to be more careful in public .
نماينده هايي برات خواهد بود تا بيشتر توي مله عام مراقب باشي .

i think you need to be more explicit here in step two."
فکر کنم شما باید در این مرحلهٔ دوم بیشتر واضح باشید.»

looks like a monastery it used to be , more like a prison now .
مثل اينكه تو يک صومعه است اونجا حالا بيشتر براي زندان استفاده ميشه .

a security officer needs to be more than an excellent martial artist.
يک مامور امنيتي بايد بسيار بهتر از يک متخصص ورزشهاي رزمي باشد

i seem to be more affected by baby diegos death than i realized , sir .
اين حادثه بيشتر از چيزي كه فكرش را مي‌كردم روي من تأثير گذاشته ، قربان .