Sie suchten nach: changed (Englisch - Persisch)

changed
تغییریافته

& changed:
& تغییریافته: ‌

file changed
پرونده تغییر کرد

ive changed .
من تغيير كردم .

i changed. .
من عوض شدم .

mode has changed
name

but i changed .
ولي عوض شدم .

changed color:
رنگ تغییریافته:

i'm changed.
من تغيير كردم

changed & & selected:
تغییریافته و & برگزیده: ‌

font settings changed
تنظیمات قلم ، تغییر یافت

and everything changed .
و همه چيز تغيير کرد .

oh... i got changed...
اوه ... با عوض کردن لباسم ، اون جا مونده

she changed me , too. .
اون منم عوض کرد .

date (thread changed)
تاریخ) رشتۀ تغییریافته (

success: "%1" changed
موفقیت: »% 1 « تغییر کرد

cursor settings changed
تنظیمات مکان‌نما تغییر یافت

and some things changed .
ديدي که يک چيزايي عوض شده .

his whole life changed , .
زندگی اون متحول شده بود .

screen configuration has changed
پیکربندی پرده تغییر یافته است