Sie suchten nach: duck (Englisch - Persisch)

duck
مرغابی

duck .
اردک ماده .

duck meat
گوشت اردک

duck soup .
سهل .

duck , look .
داك به اين نگاه كن .

crystal duck.
اردک کريستالي

duck hey , baby .
داك سلام عزيزم .

wild duck cluster
خوشۀ مرغابی وحشیobject name (optional)

duck and drake .
بخورد اردک نر .

dont worry , duck .
ناراحت نباش ، داک .

duck hepatitis virus
ویروس هپاتیت اردک

i got something , duck .
من يک چيزائي گرفتم ، داک .

the duck , the deuce , .
، اردك ، شيطان .

it's duck again?
بازم اردک ؟

how about the cat duck .
گربه چطور داک .

if i were you,id duck .
اگه جای تو بودم ، سرم را می دزدیم . ‏ .

and here you see a dead duck.
و در اینجا یک اردک مرده می بینید.

cut rock , you forgot to duck .
صخره شکن ، تو فراموش کردي که جا خالي بدي .

duck said you were coming by here .
داک گفت که تو اومدي اينجا .

oh , fuck a duck , man . look , i .
اوه ، لعنت به اين شانس ، مرد . ببين ، من .