Sie suchten nach: electronic (Englisch - Persisch)

electronic
الکترونیک

electronic .
الکترونيکي .

electronic circuit
مدار الکترونیکی

electronic, specifically.
چيزاي الکتريکي مخصوصا

"electronic engineering."
مهندسی الکترونیک

electronic data transmission
تراگسيل الكترونيكي اطلاعات

electronic device . here .
وسيله الکترونيکي بيا .

electronic configuration: %1
پیکربندی الکترونیکی:% 1

electronic business card files
وصلۀ kab kde2 xxportcomment

the electronic pulse camera.
دوربين پالس هاي الکترونيکي

a transparent , electronic blizzard .
. با اون همه تانک ، هواپيما .

turn your electronic equipment off now .
تجهيزات الکترونيکيتون را خاموش کنيد . حالا .

units electronic , simulated characters .
واحدها شخصيتهاي شبيه سازي شده الکترونيک .

an electronic component with many connectors
name

but the modern battlefield is all electronic .
و جنگنده اي که اين مرد در . طراحيش به ما کمک کرده .

he is not receiving any formnof electronic help .
نميتونه رد بشه .

it is an electronic dictionary and lexical database.
این یک فرهنگ لغت الکترونیکی و پایگاه داده‌های واژگانی است.

rearranging times , using electronic altered voice .
كه توي زمان هاي معيني با استفاده از صداي الكترونيكي جايگزين باهات تماس ميگرفت .

and right in the front is the electronic jellyfish.
و در جلوی آن ژله ماهی الکترونیکی است.

belgium has also influenced electronic music with a.o.
بلژیک به خاطر معماری و هنرهای زیبایش مشهور است.