Sie suchten nach: general ledger (Englisch - Persisch)

general ledger .
معين عام .

ledger
دفتر کل

general,
جنرال,

general!
بله

us ledger
معین آمریکایی

ledger card .
کارت معين .

ledger balance
حسابداری

this , uh , ledger .
اين دفتر .

11x17 (ledger)
۱۱×۱۷) معین (

this is the secret ledger.
این دفتر حساب مخفی است

they ran out of the ledger. .
اونا خبر باحال ندارن .

my private quarters and stolen a ledger?
اتاق شخصی من بشه و یهدفتر حسابرسی رو بدزده؟

by the authorities, as well as a secret ledger.
بوسیله مسئولان و یک رفتر حساب مخفی

and he who is given his ledger in his right hand
اما آن کس که (در آن روز) نامه اعمالش به دست راست دهند.

she's fine, but the man took an important ledger.
اون خوبه، اما اون مرددفتر حسابرسی رو برده

"read your ledger; this day you are sufficient to take your own account.
(در آن روز بدو گفته می‌شود:) کتاب (اعمال) خود را بخوان (و سعادت یا شقاوت خویش را بدان). کافی است که خودت امروز حسابگر خویشتن باشی. (چه مسائل روشن‌است و نیازی به شاهد و حسابرس دیگری نیست). [[«حَسِیباً»: حسابگر. حسابرس.]]

destroy all secret ledgers.
همه ی دفتر های حساب سری را از بین ببرید