Sie suchten nach: i’m in , let’s go! (Englisch - Persisch)

i said , let go .
گفتم بذار بره .

that i cant let go .
که نميتونم اجازه بدم بري .

let go!
!بگذار برم

let go
بزار بره

let go .
بذار برم .

whatever... let's go let go!
!بریم، بریم

- let's get out - let go
- بايد بريم- بريم

let go! let go!
بريم ! بريم !

mumble let go .
ممبل رهاش کن .

- let go! let me go. - let's go!
- بگذار بروم! بگذار بروم!- برويم!

let go! let go! let go!
بريم بريم بريم

haide�i . lets go .
زود باش بايد بريم .

i didnt , sergeant , lets go , .
من نگفتم گروهبان بريم .

so i am here . so lets go .
به هر حال من اينجام ببينم چيکار ميکني .

let me let me in let me in .
بزارین بیام تو بزارین بیام تو .

go on , get in . lets go . come on .
بريد تو ، بريد تو عجله کنيد .

lets go .
آزاد کنيد .

i'd let the fear in. let it take over. let it do its thing.
. ترسيده بودم . همه وجودم رو فرا گرفته بود ... گذاشتم ترس هر كاري بكنه

bye lets go .
خداحافظ بريم .

honey , go ahead and get in . lets go . lets go .
عزيزم ، زود باش برو تو بجنب بجنب .