Sie suchten nach: i saw you at the school (Englisch - Persisch)

i saw you back at the rock.
تو رو پشت صخره ديدم

i saw you .
بعدآ ميبينمت .

i saw you from the village .
من تو را از داخل روستا دیدم .

and then i saw you at the regular kismet .
و بعد شما را در . قسمت اينطور بوده .

i saw you dead .
من ديدم که مردي .

i saw you at testicular cancer .
توي انجمن سرطاني هاي بيضه هم دديمت .

i called you at the base . base .
تو پادگان دنبالت گشتم پادگان .

although i saw you,
اگرچه ديدمت

i last saw you at gae ma nation!
آخرين بار در جي ما ديدمت

i'll meet you at the safe house.
تو اون خونهء امن می بینمت.‏ به آلمانی

i wanted you at the party though .
من تو مهموني تعقيبت کردم .

i saw you i remember .
شما را ديدم توي يادمه .

45 seconds . i saw you .
فقط 45 ثانيه ديدمت .

:therefore, i will meet you at the theater.
فرض کنید formula_1 و formula_2 گزاره باشند.

but i saw you last night .
اما ديشب تو را ديدم .

i saw you again, princess.
ولي بعد دوباره شما رو ديدم

if if i dontif i dont see you at the show, .
اگه . اگر تو نمايش نديدمت .

i see you at the landing hall 6 oclock sharp .
ساعت شش درسالن خروج ميبينمت .

freya , lll see you at the lab .
فريا ، ميخوام تو آزمايشگاه ببينمت .

i was so curious when i saw you.
اولين بار كه ديدمت خيلي كنجكاو شدم