Sie suchten nach: i was born in a hospital (Englisch - Persisch)

i was born in 1976.
من در سال 1976 به دنیا آمدم.

i was in a hospital , there was screaming .
من توي يک بيمارستان بودم سداي جيغ ميومد .

i was born in belgium , .
من تو بلژيک دنيا اومدم .

i thought youll be in a hospital .
فكر ميكردم بايد تو بيمارستان باشي .

more or less . i worked in a hospital .
کم و بيش . قبلا تو بيمارستان کار ميکردم .

and i was born in philadelphia .
و من تو فيلادلفيا به دنيا اومدم .

i want to get a job here . in a hospital .
من ميخوام يک کار اينجا در يک بيمارستان پيدا کنم .

so . you are in a hospital bed .
خوب تو تو رختحواب بيمارستاني .

yon and i were born in a shipyard.
من وتو هر دو در کارخانه کشتي سازي بدنيا آمديم

he was born in marseilles .
متولد مارسي .

youre in a hospital across the river .
تو توي يک بيمارستان ، در کنار رودخونه هستي .

akbar was born in a hindu rajput home , .
اکبردر يک خانه هندويراجپوتيمتولد شد .

i was born in poland, now in the u.s.
در لهستان متولد شدم, حالا در آمریکا هستم.

i was born in france , and grew up in morocco .
من فرانسه به دنيا اومدم و تو مراکش بزرگ شدم .

he was born in the year 1307 ah.
او در اواخر سال ۱۳۲۹ (هـ.

cant just put him in a hospital . i cant afford that .
نميتونم تحمل كنم بايد ببريمش بستريش كنيم .

everybody who works in a hospital eventually gets stuck.
هر کي كه توي بيمارستان کار ميکنه بالاخره يه بار سوزن بهش خورده

davids frail , was born in jakarta .
ديويد موجود نحيفيه . تو جاکارتا به دنيا اومده .

listen , honey , we gotta put sharon in a hospital .
گوش کن عزيزم . ما بايد شارون را ببريم بيمارستان .

but always i regarded myself as one who was born in jerusalem.
او بعدها به اورشلیم مهاجرت کرد و در همانجا نیز درگذشت.