Sie suchten nach: initialize f, g such that h (Englisch - Persisch)

a value of one is such that no particle can pass.
مقدار ۱ یعنی هیچیک از این ذرات نمی‌توانند عبور کنند.

the ideas have to be such that you think in completely different terms.
ایده ها باید به گونه ای باشند که شما به شیوه ای کاملا متفاوت فکر کنید.

instead, a scenario is considered such that it is at least as bad as the worst case.
عملکرد بدترین حالت زمانی و حالت متوسط تقریباً شبیه به همدیگر هستند.

according to the theorem, there exists a number such that, whenever , such a coloring is not possible.
بر اساس این تئوری عددی مانند وجود دارد که هرگاه رنگ‌آمیزی امکان‌پذیر نخواهد بود.

the momentum of set theory was such that debate on the paradoxes did not lead to its abandonment.
پیشرفت نظریه مجموعه‌ها طوری بود که مناظره برروی پارادوکس‌ها باعث رها کردن آن نشد.

so many such that it's now just a home for bacteria who really like acidic, toxic conditions.
اونقدر که الان به خونه ای برای باکتری هایی تبدیل شده که محیط های اسیدی و سمی رو دوست دارند .

an optimal decision is a decision such that no other available decision options will lead to a better outcome.
در تئوری تصمیم‌گیری یک تصمیم بهینه، آن تصمیمی است که تصمیمات قابل دسترس به جز آن به نتیجه بهتری منجر نشود.

* the isotopic composition varies in terrestrial material such that a more precise atomic weight can not be given.
* the isotopic composition varies in terrestrial material such that a more precise atomic weight can not be given.

maybe our neural centers in our brain are degraded such that we're unable to process negative emotions anymore.
شاید مراکز عصبی مغزمان طوری تحلیل رفته شاید مراکز عصبی مغزمان طوری تحلیل رفته که دیگه نمی تونیم احساسات منفی را پردازش کنیم.

the distribution of prime numbers is such that the "d""n" will all be relatively small.
توزیع اعداد اول به گونه‌ای است که "d""n" همیشه نسبتاً کوچک خواهد بود.

(they are such) that we seized them with chastisement (and yet) they did not humble themselves before their lord, nor do they entreat
به عذاب گرفتارشان كرديم. پس در مقابل پروردگارشان نه فروتنى كردند و نه تضرع.

"a" accepts a word "w", if there "exists" a run tree on "w" such that "every" path ends in an accepting state.
اگر یک درخت اجرا در "w" وجود داشته باشد که هر مسیر به یک حالت پذیرش ختم شود "a" کلمهٔ "w" را قبول می‌کند.