Sie suchten nach: is formative for the course of negotiations (Englisch - Persisch)

in the course of a comprehensive tour , .
در مسير بازديد عمومي .

2 of the course of theoretical physics.
2 of the course of theoretical physics.

and then made the course of life easy for him,
آن گاه راه [هدایت، سعادت، خیر و طاعت] را برایش آسان ساخت.

you obstructed the course of a federal investigation
شما تحقيقات دولتي رو که مربوط به مرگ

a film can change the course of the future .
يه فيلم ميتونه آينده را تغيير بده .

but enemies who have changed the course of my life.
بلکه اونا مسير زندگي ما رو عوض کردن

seems to be par for the course with us , sherry .
بايد يک چيز يکسان بين ما باشه شري .

i do not presume to understand the course of my life .
من مطمئن نيست که فهميده باشم معني زندگي جهت دار را .

all countries can still change the course of this pandemic.
تمام کشورها هنوز هم می‌توانند مدت این پاندمی را تغییر دهند.

even the smallest person can change the course of the future .
حتي کوچکترين شخص هم ميتونه . آينده را تغيير بده .

and in the course of one generation, israel was completely changed.
و در طول یک نسل قوم اسراییل کاملا تغییر یافته بود.

and over the course of six months, he experienced a complete remission.
بعد از طی مدت شش ماه، این اسب بهبودی کامل پیدا کرد.

so in the course of my career, i have covered a series of failures.
خب در طول شغلم، یکسری شکست هایی را پوشش دادم.

a number of players may be replaced by substitutes during the course of the game.
تیمی که افراد درون زمینش کم‌تر از ۷ بازیکن باشد، حق ادامهٔ بازی را ندارد.

one in five people will be affected by mental illness over the course of their lifetime
اردیبهشت ماه آگاهی از سلامت روان است.

each episode would be an hour long, taking place over the course of a single day.
زمان پخش هر قسمت از این سریال، با ترکیب پیام‌های بازرگانی، یک ساعت می‌شود.

first, the incubation period and the duration of the course of hcov disease are very similar.
اولین مورد اینکه دوره نهفتگی و مدت زمان دوره بیماریهای hcov بسیار مشابه هم هستند.

about one in five people will suffer from one of these disorders in the course of their lifetime.
تقریباْ از هر پنج نفر، یک نفر از این اختلالات در طی مسیرزندگیش رنج می‌برد.

and during the course of one of her dance rehearsals, she fell on her outstretched arm and sprained her wrist.
و درخلال تمرین یکی از رقص هایش برروی بازوی دست بازشده اش سقوط میکند و مچش رگ به رگ میشود.

* static character: a character who does not significantly change during the course of a story.
* شخصیت ایستا: شخصیتی است که در روند داستان دچار تغییر محسوسی نمی‌شود.