Sie suchten nach: medullary axis (Englisch - Persisch)

medullary .
مغزينه‌اي .

axis .
محور .

x axis .
محور ايکس .

axis %1
توالیهای% 1

x-axis:
محور x:

major axis
محور بزرگ‌تر

axis width:
عرض محور:

axis-line color
رنگ خط محور

and on this axis, gdp.
روی این محور تولید ناخالص داخلی.

font of the axis labels
قلم برچسبهای محور

harmonic homology with this axis
همسانی موزون با در نظر گرفتن این محور

now, were the axis successful?
حالا آيا محور شرارت موفق بوده ؟

rotation around a fixed axis
چرخش به دور محور ثابت

this medullary bone, which is rich in calcium, is used to make eggshells.
به نظر می‌رسید ۳۱ ایگوانودون در یک فروریزی زمین فرورفته و غرق شده باشند.

all along our axis of advance , .
و جلوتر از نيروهاي خودي .

and the [horizontal] axis is time.
و محور افقی زمان رو نشان میدهد.

and this is gdp per capita on this axis.
و بر روی این محور، عدد سرانه تولید ناخالص داخلی می بینم.

these are the 2 axis that advance south .
نيروهاي خط مقدم از دو جناح به جنوب ميرن .

"barbarossa, the axis and the allies".
"barbarossa, the axis and the allies".

rotation around the x-axis in degrees:
برپایی ن٠ودار