Sie suchten nach: mid (Englisch - Persisch)

mid
mid

mid .
همراه با .

mid gray
خاکستری متوسط

mid most .
بسيار صميمي .

mid point
نقطۀ میانی

mid frame width
عرض نیم قابک

mid-range returns
ریختن

mid thornless lote-trees
آنها در سایه درختان «سِدر» بی‌خار قرار دارند،

from mid-1985, what "compute!
از اواسط سال ۱۹۸۵، آنچه که compute!

mid(text; position; length)
طول متن

^try ubuntu mid without installing
^امتحان اوبونتو mid بدون نصب کردن

it's my mid afternoon snack.
اين ، خوراك عصرانه منه

mid burning winds and boiling waters
آنان در میان شعله‌های آتش و آب جوشان بسر خواهند برد! [[«سَمُومٍ»: شعله و لهب خالص (نگا: طور / 27). باد سوزان «حَمِیمٍ»: آب بسیار گرم و جوشان (نگا: انعام / 70، یونس / 4، حج / 19).]]

as it is, the book ends mid-sentence.
داستان از آنجایی آغاز می‌شود که ک.

for six months, from last may to mid october.
براي 6 ماه.از اواخر مي تا اواسط اکتبر

i switched to computer editing in the mid 90s .
اواسط دهه ي نود به کامپيوتر را آوردم .

every girl who came to our house in the mid-'80s
تمام دختراي 80 ساله اي که به خونه ما ميان

walter, i'm with a woman in her mid 20s.
والتر! الان من با يه زن حدودا 25ساله هستم -

i was a customs officer for canada back in the mid-'90s.
در اواسط دهه ۹۰ من از افسران گمرک کانادا بودم.

he arrived in mid-1944, and entered m.i.t.
در سال ۱۹۵۹ به برکلی رفت تا به تدریس الکتروتکنیک بپردازد.