Sie suchten nach: neural tube (Englisch - Persisch)

neural tube
لوله عصبی

neural
دستگاه عصبی

neural .
وابسته بعصب .

tube .
لوله دار کردن .

neural development
جنین‌شناسی دستگاه عصبی مرکزی

tube red
قرمز لامپ

gas tube .
لامپ گازي .

vacuum tube
لامپ خلأ

bronchial tube .
قصبه‌الريه .

neural activity is constantly changing.
فعالیت عصبی همواره در حال تغییر است.

incoming rfb tube
پیامهای واردشده را پالایه می‌کندgenericname

"neural distortion in human subjects."
اختلالات عصبي در موردها آزمايش شده انساني

we merely need to intercept the neural responses
ما فقط ميخوايم علائم عصبي

my cpu is a neural net processor , a learning computer .
پردازشگر من از نوع يک پردازشگر با تارهاي عصبييه يک کامپيوتر علمي پيشرفته .

this is an inorganic tube.
این یک لوله غیر آلی است.

i call it the neural inhibitor . it keeps you outta here .
من بهش باز دارنده ي عصبي ميگم اون تو را اينجا نگه ميداره .

and as i told you just now, neural activity can change the connectome.
و همانطور که اندکی پیشتر گفتم، فعالیت عصبی میتواند کانکتوم را تغییر دهد.

optogenetic approaches for investigating neural pathways implicated in schizophrenia and related disorders
رویکردهای اپتوژنتیک برای بررسی مسیرهای عصبی دخیل در اسکیزوفرنی و اختلالات مربوطه

by the end of the fourth week of gestation, the open ends of the neural tube, called the neuropores, close off.
همزمان با تغییراتی که گفته شد تعدادی از سلول‌های دو طرف لوله عصبی به صورت گروهی، از این لوله جدا می‌شوند.