Sie suchten nach: pilot (Englisch - Persisch)

pilot
خلبان

pilot .
آزمايشي رهبر .

pilot hill
مین هیلcity name (optional, probably does not need a translation)

pilot & user:
آزماینده kpilot

pilot identifier
شناساگر آزمايشي

pilot abilene .
پايلوت آبيلين .

pilot (aeronautics)
خلبان

to be a pilot .
که يک خلبان بشم .

it's the pilot.
. اون خلبانه

actorturnedsoldier pilot abilene .
بازيگر عوض شدسرباز پايلوت ابيلين .

our pilot , he saw this .
خلبان ما اينو ديده .

path to pilot device node
مسیر گرۀ دستگاه راهبری

cannot initialize from pilot.
از راهبری نمی‌توان مقداردهی اولیه کرد.

all we want is our pilot back,
چيزي كه ما مي خواهيم ، اينه كه خلبان ما برگرده

frank lapidus, chopper pilot.
فرانک لاپیدوس، خلبان هلیکوپتر.‏

override icarus . cassie , pilot .
طلاقي سيستمها . سيستم هدايت ، کسي .

can you connect me to the pilot .
ميتوني منو وصل کني به خلبان .

actually , my father was a pilot .
خوب در واقع پدرم خلبان بود .

did you remove the pilot cover yes .
جليقه ي خلباني را درآوردي . آره .

so , then this cocky pilot comes back .
بعدش هم اين خلبان از خود راضي بر ميگرده و .