Sie suchten nach: purple (Englisch - Persisch)

purple
ارغوانی

purple .
جامه ارغواني .

purple heart
پرپل هارت

purple yin poison .
سم يين بنفش .

and the color purple . .
و رنگ بنفش .

he wears a purple sash .
اون يک سربند زرشکي ميبنده .

enjoy your purple nurple , tom .
از مردم نارپل لذت ببر ، تام .

nice pen . thanks . i like purple .
خودکار قشنگيه مرسي ، من رنگ ارغواني را دوست دارم .

it was purple , when you took it on .
وقتي تو دستت كردي ارغواني شده بود .

the purple , winding tendrils of wild vine .
ارغوان ، پيچکان پيچ پيچ تاک وحشي .

thats sounds good . ill be mr . purple .
اين يكي خوبه . من ميشم آقاي زرشكي .

i could be hurtful i could be purple .
i could be hurtful i could be purple .

the chest is a deep purple-maroon color.
عنبیه چشم این پرنده قرمز رنگ است.

see next door thats sasha . shes totally into purple .
در اول كار درست مثل آرنج ميمونه .

what happened to the purple bra from vegas that was nice .
سينه بند زرشکي که تو وگاس . داشتي چي شد اون که عالي بود .

purple meant that i was horny . it could you like .
ارغواني ، به مفهوم آتشي بودنم هست خيلي خوشت اومده بود .

twobit wackjob , wears a cheap purple suit and makeup .
يه کله خر که يک لباس ارغواني کم ارزش ميپوشه و گريم ميکنه .

it was used as a stunt guitar and for deep purple covers.
در واقع، همیشه تحصیلات پاسخ کرک بوده است به محرک بالقوه .

chrysanthemin is found in purple corn and is used as a food coloring.
در حدود ۱۴درصد از نواحی که برداشت ذرت انجام شده است آبیاری می‌شوند.

some 75 percent of small children choose purple over other colors.
حدود 75درصد از کودکان بنفش را به اکثر رنگ ها ترجیح میدهند.