Sie suchten nach: rejected (Englisch - Persisch)

rejected .
رد شد .

abgelehnt=rejected .
پذيرفته نشد .

host key was rejected.
کلید میزبان رد شد.

local user rejected the call
کاربر محلی تماس را پاک کرد

samood rejected the warning.
[قوم‌] ثمود هشداردهندگان را دروغ‌زن شمرد

yeah , l got rejected last week .
آره ، من هفته قبل رد شدم .

client rejected for incompatible id
کارخواه به خاطر شناسۀ ناسازگار رد شد

and persistently rejected our revelations.
آنان، آیه‌های ما را به کلّی تکذیب می‌کردند، و کاملاً دروغ می‌انگاشتند. [[«کِذَّاباً»: سخت تکذیب کردن. ستیزه‌جویانه دروغ پنداشتن. مصدر باب تفعیل است، همچون فِسّار (نگا: کشّاف) و قِصّار و خِرّاق (نگا: معانی‌القرآن).]]

rejected human contact for machines .
مخالف بود با ارتباط انسان و ماشين .

and they rejected outright our signs;
آنان، آیه‌های ما را به کلّی تکذیب می‌کردند، و کاملاً دروغ می‌انگاشتند. [[«کِذَّاباً»: سخت تکذیب کردن. ستیزه‌جویانه دروغ پنداشتن. مصدر باب تفعیل است، همچون فِسّار (نگا: کشّاف) و قِصّار و خِرّاق (نگا: معانی‌القرآن).]]

authorities had been rejected before, many times.
با قدرتها بارها مقابله شده، و این به ندرت باعث یک انقلاب علمی شده.

the thamud (people) rejected the messengers.
تکذیب کردند ثمود فرستادگان را

noah said, "my lord, my people have rejected me,
(نوح به پیشگاه خدا عرض کرد و) گفت: پروردگارا! قوم من، مرا دروغگو نامیدند (و دعوتم را نپذیرفتند)! [[«قالَ: رَبِّ ...»: این آیه مقدّمه تقاضای مطالب آیه بعدی است.]]