Sie suchten nach: talking the piss (Englisch - Persisch)

and were talking the whole shebang .
سر و تهش روي هم اينه .

you and grandma been talking the dolls her spy .
تو و مادربزرگ با هم حرف زديد عروسك جاسوسي ميكنه .

now we're talking the potential for real change.
حالا داریم از امکان برای تغییر واقعی صحبت می کنیم.

was when they got automatic pin setting . im talking the village .
اندازه گيره اتوماتيك ميله است . من راجب به دهكده صحبت ميكنم .

dave , it is chipmunk who are talking . the people are very much .
ديو ، داريم راجع به سنجابها حرف ميزنيم مردم استقبال ميكنند .

and youre doing nothing but damage , talking the way you are .
و تو کاري نميکني جز خسارت زدن با اين حرفهايي که ميزني .

were just taking the piss out of you , mate .
داشتيم سر به سرت ميزاشتيم ؛ رفيق .

i decided it was time to stop talking the talk, lace up and finally walk the walk.
در چهارمین اجرا دومنیسی به علت تفاوت‌های شخصی و هنری با بقیهٔ اعضا از گروه اخراج شد.

im just saying . if you re gonna take the piss out of it .
فقط به عنوان پيشنهاد ببين اگر ترس ورت داشته .

well tunnel up from behind and scare the piss out of �em .
ما از پشت تونل زديم .

be moderate in your walking and your talking. the most unpleasant sound is the braying of donkeys."
(پسرم!) در راه‌رفتن، اعتدال را رعایت کن؛ از صدای خود بکاه (و هرگز فریاد مزن) که زشت‌ترین صداها صدای خران است.

someones taking the piss , someone under our roof . ive got too much to lose .
يکي از اون بالا شاشيده بما خيلي چيزا را از دست داديم .