Sie suchten nach: the test of written language (hamill (Englisch - Persisch)

it stood the test of time .
اين مظهر شکيبائيه .

for the test of dexterity and cleverness .
بدست آوردت خفت و يا قدرت .

the test of the seven had been fulfilled .
امتحان با موفقيت به پايان رسيد .

during the test .
در بين امتحان .

it signifies the overcoming of the previous linear constraints of written text.
همچنین به معنای غلبه بر محدودیت‌های خطی قبلی از متن نوشتاری می‌باشد.

and then theres the test .
و بعد از اون بايد از يك تست بگذريد .

jones, i pass the test...
...جونز، من آزمايش رو انجام دادم

if you put me to the test .
اگه منو امتحان کني .

and the results of the tests .
و نتايج تستهاي .

but first , a test of honour .
ولي اول ، امتحان شرف .

i need you there to pass the test.
من آنجا به تو نیاز دارم تا در امتحان موفق شوم

because they didn't start until 1964 the american test of english.
چون این کار از سال 1964 با تافل شروع شد، آزمون آمریکایی برای زبان انگلیسی.

and what about the test results all negative .
و نتيجه ي تست چي شد همه منفي .

fortunately for her, she was not put to the test.
اچ‌ام‌اس رامیلیس (۰۷) یک کشتی بود که طول آن بود.

"the object of the test is to systematically"
هدف آزمايش خاموش کردن سيستماتيک چراغ هاست

and apparently epstein aced the test, therefore the article.
و مشخصاً خانم اِپستین امتحانش را ۲۰ گرفت، که باعثِ تکمیلِ مقاله ام شد.

• the test sample has heterogeneities embedded at various scales
• نمونه آزمایشی دارای ناهمگونی هایی است که در مقیاس های مختلف تعبیه شده است

the test , as you know , divides childrens intelligent into 7 categories .
همونجور که ميدونيد ، تست هوش بچه هارو به 7 قسمت تقسيم ميکنه .

let's try this again. are those the test results?
بذار دوباره امتحان كنيم اينا نتيجه آزمايشاتيه که منتظرشون بوديم؟

a truly great structure , one that is meant to stand the tests of time .
يک ساختار درست عالييکي که در ميان آزمايشهاي زمان بايسته .