Sie suchten nach: value proposition (Englisch - Persisch)

value
مقدار (علوم رایانه)

proposition .
دعوت بمقاربت .

value:
ز٠ان سوار کردن

& value:
& مقدار‌:

proposition 69 .
وضوع 69 .

to proposition b .
طرح ب .

through proposition 69 .
بخاطر قضيه 69 .

vote no on proposition 69 .
راي نه بر قضيه 69 .

i got a proposition for you...
... من يه پيشنهاد دارم

so , thats their proposition .
به هر حال ، اين ؛‌ پيشنهاد اوناست .

but i got a proposition for ya .
ولي من يک طرحي برات دارم .

i will bring the reprimand proposition,
من طرح توبيخ رو برات ميارم

look , you mentioned a business proposition .
ببينتو از يک پيشنهاد کار حرف زدي .

even if it weren't for your proposition,
حتي انجام ندادي به خاطر خودت

they say, “this is a losing proposition.”
(تمسخرکنان) می‌گفتند: این (بازگشت به زندگی دوباره، اگر انجام‌پذیر گردد) در این صورت بازگشت زیانبار و زیان‌بخشی خواهد بود! (و ما هرگز از این زیانها نخواهیم کرد، و چنین کاری ممکن نیست). [[«تِلْکَ»: این رجعت و بازگشت. «إِذاً»: آن گاه. «کَرَّةٌ»: بازگشت. برگشت. «خَاسِرَةٌ»: زیانبار. زیان‌بخش. پرضرر و زیان.]]

several top economists are coauthors on this proposition.
چند تن از اقتصاد دانان ارشد برای نوشتن این پیشنهاد همکاری کردند. چند تن از اقتصاد دانان ارشد برای نوشتن این پیشنهاد همکاری کردند.

the empirical evidence supporting this proposition is lacking.
شواهد تجربی در حمایت از این گزاره وجود ندارد.

don't proposition for the lord always have disagreed vote
اين قياص رو نكن چونكه نظر پادشاه

after seeing that global impact, we narrowed it down to our key value proposition, which was cleanliness and convenience.
پس از مشاهده چنین تاثیر جهانی، ما اونو به طرح اصلی مان محدود کردیم، پس از مشاهده چنین تاثیر جهانی، ما اونو به طرح اصلی مان محدود کردیم، که همان پاکیزگی و راحتی بود.

dying slowly in america can be a very expensive proposition .
مرگ تدريجي در آمريكا ميتونه خيلي پرهزينه باشه .