Sie suchten nach: you cannot do things with vision (Englisch - Persisch)

you cannot do this!
تو نمي توني اين کار را بکني!

but you cannot do it .
اما شماها نمی تونید ای کار را بکنید .

you cannot do deals with those people .
تو نميتوني با اين جماعت معامله كني .

okay, you cannot do this to me.
!!خيلي خب! تو نمي توني اين کارو با من بکني

i cannot do that
من نمیتوانم چنین کاری بکنم

i cannot do that .
آنرا نمىتوانم انجام بدهم .

i cannot do it!
!من نمیتوانم

you cannot do it and i cannot do it
شما نمیتوانید این کار را بکنید و من هم نمیتوانم

things with curly hair .
چيزهايي با موي فرفري .

i cannot do anything else
من نمیتونم کار دیگه ای بکنم

you cannot do the trade as you did before.
ديگه نمي تونيد مثل سابق تجارت كنيد

little play things with yarn?
سازت رو بنوازه؟

i cannot do such a thing
من نمیتوانم چنین چیزی را انجام دهم

that is something i cannot do .
اين چيزيه که من نميتونم انجامش بدم .

some nights , he cannot do it .
بعضي وقت‌ها نمي‌تونه .

that we have a ieader with vision .
که ما يک راهنماي بينا داريم .

how are things with the han baek tribe?
اوضاع قبيله يهان باك چطوره؟

ive gotta settle things with your father .
من بايد بعضي چيزا را با پدرت تصفيه کنم .

bring your things with you . 15 kilos only .
لوازمتون را هم بيارين در حد پانزده کيلو .

2000*austin, john l.. "how to do things with words".
how to do things with words.