Sie suchten nach: voorspellen (Holländisch - Persisch)

voorspellen.
پيش‌بيني مي‌کنيم.

ze kan voorspellen.
میتونه آینده رو پیش‌بینی کنه. به طور خلاصه، یه الهام‌گیر هست

niet te voorspellen?
سم، سم غير قابل پيش بيني؟ - بله -

te voorspellen? nee.
- نميدونم.قابل پيش بيني؟

mag ik wat voorspellen?
ميتونم يه چيزي رو پيش بيني کنم؟

we kunnen het voorspellen.
بعدي 8 هست . ميتونيم اون رو پيش بيني کنيم

nee, niet niet te voorspellen.
نه - نه!

- zal ik je iets voorspellen?
ميخواي شرط ببنديم؟

beroertes zijn niet te voorspellen.
خب، يه حمله هاي اينطوري، غيرقابل پيش بيني هستن.

kan u iets voorspellen voor mij?
تو مي توني يه پيش بيني در مورد من بکني؟

- wie had dit kunnen voorspellen.
خب، کي مي تونه اين چيزها رو پيش بيني کنه؟

eetgewoonten om ziekten te voorspellen.
بررسي عادت هاي غذايي براي پيش بيني بيماريهاي آينده

wat voorspellen de sterren daarvan?
ستاره ها در اين باره چي پيشگويي مي کنند؟

de sterren voorspellen de toekomst niet.
خوب، ستاره ها آينده رو نمي گن خره.

kun jij voorspellen wanneer? het gaat veranderen?
ميتوني پيش بيني کني چه وقت باد تغيير خواهد کرد؟

hiernamaals, zielen, gedachten lezen, toekomst voorspellen.
آخرت، ارتباط با ارواح ذهن‌خوانی یا پیش‌بینی آینده

- ach, de voorspelling.
پيشگويي ، ميشگويي ...