Sie suchten nach: skikkelig (Norwegisch - Persisch)

Computer-Übersetzung

Versucht aus den Beispielen menschlicher Übersetzungen das Übersetzen zu lernen.

Norwegian

Persian

Info

Norwegian

skikkelig

Persian

 

von: Maschinelle Übersetzung
Bessere Übersetzung vorschlagen
Qualität:

Menschliche Beiträge

Von professionellen Übersetzern, Unternehmen, Websites und kostenlos verfügbaren Übersetzungsdatenbanken.

Übersetzung hinzufügen

Norwegisch

Persisch

Info

Norwegisch

skriptet ble ikke lastet opp skikkelig. skriptet kan ha enkelte feil. data upload complete

Persisch

دست‌نوشته با موفقیت بارگذاری نشد. ممکن است دست‌نوشته حاوی خطا باشد. data upload complete

Letzte Aktualisierung: 2011-10-23
Nutzungshäufigkeit: 1
Qualität:

Norwegisch

skriptet ble ikke lastet opp skikkelig. dettes skyldes sannsynligvis feil i skriptet. tjeneren svarte:% 1

Persisch

دست‌نوشته با موفقیت بارگذاری نشد. ممکن است ناشی از خطاهای درون دست‌نوشته باشد. کارساز پاسخ داد:% 1

Letzte Aktualisierung: 2011-10-23
Nutzungshäufigkeit: 1
Qualität:

Norwegisch

når de så har nådd sin termin, så behold dem på skikkelig vis, eller skill dere fra dem på skikkelig vis. to redelige menn blant dere skal være vitner, og bære vitnemålet overfor gud.

Persisch

آن‌گاه که (نزدیک است) مدّت عدّه را به پایان رسانند باز یا به نیکویی نگاهشان دارید یا به خوشرفتاری رهاشان کنید و نیز (بر طلاق آنها) دو مرد مسلمان عادل گواه گیرید، و (شما شاهدان نیز) برای خدا شهادت را برپا کنید. بدین وعظ الهی آن کس که به خدا و روز قیامت ایمان آورد پند داده می‌شود، و هر کس خدا ترس و پرهیزکار شود خدا راه بیرون شدن (از عهده گناهان و بلا و حوادث سخت عالم) را بر او می‌گشاید.

Letzte Aktualisierung: 2014-07-03
Nutzungshäufigkeit: 1
Qualität:

Norwegisch

hvis paret ønsker å avvenne barnet etter overenskomst og rådslagning seg imellom, så pådrar de seg ingen skyld. heller ikke om dere søker en amme for deres barn, såfremt dere betaler det dere har lovet på skikkelig måte.

Persisch

مادران (اعم از مطلّقه و غیرمطلّقه) دو سال تمام فرزندان خود را شیر می‌دهند، هرگاه یکی از والدین یا هر دوی ایشان خواستار تکمیل دوران شیرخوارگی شوند، بر آن کس که فرزند برای او متولّد شده (یعنی پدر) لازم است خوراک و پوشاک مادران را (در آن مدّت به اندازه‌ی توانائی) به گونه‌ی شایسته بپردازد. هیچ کس موظّف به بیش از مقدار توانائی خود نیست، نه مادر به خاطر فرزندش، و نه پدر به سبب بچّه‌اش باید زیان ببیند (بلکه حق دیدار از فرزند برای هر دو محفوظ است و بر پدر پرداخت عادلانه، و بر مادر پرورش مسلمانانه لازم است. چنانچه پدر بمیرد یا به سبب فقر از پرداخت حق حضانت عاجز باشد) بر وارث فرزند چنین چیزی لازم است (و در صورت دارا بودن، باید آنچه بر پدر فرزند، از قبیل خوراک و پوشاک و اجرت شیرخوارگی لازم بوده است بپردازد) و اگر (والدین) خواستند با رضایت و مشورت همدیگر (کودک را زودتر از دو سال) از شیر بازگیرند گناهی بر آنان نیست. و اگر (ای پدران) خواستید دایگانی برای فرزندان خود بگیرید، گناهی بر شما نیست، به شرط این که حقوق آنان را به طور شایسته بپردازید، و از (خشم) خدا بپرهیزید و بدانید که خدا بدانچه انجام می‌دهید بینا است (لذا پدران و مادران خدا را در نظر دارند و به تربیت اولاد عنایت نمایند). [[«یُرْضِعْنَ»: باید شیر بدهند. «حَوْلَیْنِ»: مدّت دو سال. «رَضاعَة»: شیردادن. «الْمَوْلُودِ لَهُ»: پدر. «رِزْقُ»: نفقه. «کِسْوَة»: جامه. «بِالْمَعْرُوفِ»: به گونه شایسته و برحسب عُرف محیطی که زن در آن زندگی می‌کند. «لا تُضَآرَّ»: نباید زیان‌خورده بشود. (لا) حرف نهی است و (تُضَآرَّ) فعل مضارع مجزوم است و فتحه به جای جزمه آمده است. «فِصَال»: از شیر بازگرفتن طفل. «تَرَاضٍ»: خوشنودی. «تَشَاوُرٍ»: رایزنی. «أَن تَسْتَرْضِعُوا»: این که دایه بگیرید. «مَا آتَیْتُمْ»: آنچه به عنوان مزد برای دایه مقرّر داشته‌اید و بدو می‌دهید. (آتَیْتُمْ) به منزله (أَعْطَیْتُمْ) است و به دو مفعول نیازمند است که هر دو در اینجا محذوفند. تقدیر چنین است: (آتَیْتُمُوهُ الْمَرَاضِعَ).]]

Letzte Aktualisierung: 2014-07-03
Nutzungshäufigkeit: 1
Qualität:

Norwegisch

dette tegner et kompass, der alle elementer snurrer rundt på måfå, en skikkelig « sjøsykegenerator ». skrevet av jamiezawinski; 1999.

Persisch

دایره‌ای با تمام عناصر ، که به طور تصادفی دورش می‌چرخند را برای حس » تهوع آور و مفقودی « ترسیم می‌کند. نوشتۀ جامی زاوینسکی.

Letzte Aktualisierung: 2011-10-23
Nutzungshäufigkeit: 1
Qualität:

Norwegisch

deretter må man beholde hustruen på skikkelig vis, eller sende henne endelig fra seg på sømmelig måte. det er ikke tillatt for dere å ta tilbake noe av det dere har gitt dem, med mindre partene frykter at de grenser gud har satt, overtres.

Persisch

اين طلاق دو بار است و از آن پس يا به نيكو وجهى نگه داشتن اوست يا به نيكو وجهى رهاساختنش. و حلال نيست كه از آنچه به زنان داده‌ايد چيزى بازستانيد مگر آنكه بدانند كه حدود خدا را رعايت نمى كنند. اما هرگاه دانستيد كه آن دو حدود خدا را رعايت نمى‌كنند اگر آن، خود را از شوى باز خرد، گناهى بر آن دو نيست. اينها حدود خدا است. از آن تجاوز مكنيد كه ستمكاران از حدود خدا تجاوز مى كنند.

Letzte Aktualisierung: 2014-07-03
Nutzungshäufigkeit: 1
Qualität:

Eine bessere Übersetzung mit
7,781,624,534 menschlichen Beiträgen

Benutzer bitten jetzt um Hilfe:



Wir verwenden Cookies zur Verbesserung Ihrer Erfahrung. Wenn Sie den Besuch dieser Website fortsetzen, erklären Sie sich mit der Verwendung von Cookies einverstanden. Erfahren Sie mehr. OK