Sie suchten nach: پرورشگاه اسب سواری (Persisch - Arabisch)

و بعد بریم اسب سواری ؟
ثم نذهب لنتنزه ...

من تو پارک تاحالا اسب سواری کردم؟
هل اركب الحصان في الملاهي؟

اسب سواري؟
ركبت الخيل؟ أنا؟

ميرم اسب سواري
لا تقلقى على - إلى اين انتَ ذهاب؟ -

ميرن اسب سواري مي کنن
وذهبوا لركوب الخيل

صبح زود رفتم اسب سواري.
ذهبت لركوب الخيل مبكرةً.

تو تاتوي اسب سواري هستش.
يمتطي الجواد

اسب سواري معموليو ترجيح ميدم
صراحة أحب سباقات عبر الريف ونط الحواجز

فكر ميكنم شما اسب سواري ميكنيد
أنا أقبل،أنت تنطلق؟

حتي اسب سواري هم بلد نيستم تو كار نفتم
خيول،اللعنة أنا حتى لاأستطيع ركوبها

اون مرد مي تونه وارونه اسب سواري کنه.
سيركب الفرس عكسيا

مثل اسب سواري کردن،نون خوردن و شکار
مثل ركوب الخيل, اكل الخبز المحمر,نقوم بالصيد ..

اونا تو سانتا باربارا مسابقه اسب سواري دارند.
أمر متعلق بالخيول في (سانتا باربرة)

بعدش برو مثل مسابقات اسب سواري آويزونش بشو گرفتي؟
لكنه سيكون كالجواد الجامح، أليس كذلك؟ ...

اوه ، آقاي سينگ سانگ چطور؟ آقاي سينگ سانگ اسب سواري كنه؟
-سيد (سينغ سونغ) هل تمتطي الجياد؟