Results for pneumotorax translation from Czech to Persian

to není další pneumotorax.
از فشار روي ريه نيست

pneumotorax. má protrhnutou plíci.
،شُش‌هاش پر از هوا شده ريه‌اش سوراخ شده

zcela určitě je to pneumotorax.
تقريباً به ريه و قلبش فشار وارد شده

Žádné ozvy na levé straně. tenzní pneumotorax.
صداي تنفس از سمت چپ نمياد فشار روي ريه و قلبشه tension pneumothorax

-co? to není ztráta krve, to je pneumotorax.
فشاره هوا تو سوراخ سينه ست بذار استوانه ي تو خالي رو توي قفسه ش بذاريم

astmatem navozený pneumotorax by se mohl a nemusel ukázat na rentgenu.
آسم مي‌تونه موجب نيوموتوراکس بشه pneumothorax: آسيب به شش و قلب در اثر جمع شدن گاز و توي عکس پرتو ايکس پشتي هم ديده نشه

natržení pravé části těla, ztráta krve a závažná vnitřní krvácení, zlomené žebro a následkem toho pneumotorax.
...پارگي عضلات شکمي , از دست دادن خون صدمات حاد داخلي... ...بعلاوه شکستگي دنده ها

Žádná známka pneumotoraxu nebo hluboké rýhy.
نشونه‌اي از نيوموتوراکس يا شيار عمقي نيست