From professional translators, enterprises, web pages and freely available translation repositories.
drogy jí zahubili.
مواد مخدر داخلش شد.
Last Update: 2016-10-27
Usage Frequency: 1
Quality:
a pak zahubili jsme všechny ostatní.
آن گاه (جز اهل بیت لوط) دیگران را به خاک هلاک نشانیدیم.
Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality:
a potom jsme všechny ostatní zahubili.
آن گاه (که لوط و مؤمنان را نجات دادیم) دیگران را درهم کوبیدیم و نابود کردیم. [[«دَمَّرْنَا»: هلاک و نابود کردیم. در هم کوبیدیم (نگا: اعراف / 137، شعراء / 172).]]
Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality:
neuvěřilo před nimi žádné město, a zahubili jsme je. uvěří snad nyní tito?
ایمان نیاورد پیش از ایشان شهری که نابودش ساختیم پس آیا اینان ایمان میآورند
Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality:
a zahubili jsme národy silnější mocí, než jsou tito, a minul již předešlých příklad.
(رویگردانیها و تمسخرها هم بیکیفر نمانده است) و ما کسانی را هلاک کردهایم که نیرومندتر از اینها هم بودهاند و قدرت بیشتری هم داشتهاند. نمونههائی از داستان پیشینیان (بارها در قرآن به میان آمده و) گذشته است. [[«بَطْشاً»: نیرومندی (نگا: قصص / 78، غافر / 21) دلیری. حمله و یورش. تندی و تیزی. (نگا: اعراف / 195، قصص / 19، شعراء / 130). «مَثَلُ»: سرگذشت. نمونه زندگی. «مِنْهُمْ»: از قریشیان و مکّیان.]]
Last Update: 2014-07-03
Usage Frequency: 1
Quality:
- mávnutím ruky, si zahubil celé město!
تو به تنهايي اين شهر رو نابود کردي!
Last Update: 2016-10-27
Usage Frequency: 1
Quality: