Results for accountant translation from Dutch to Persian

als accountant.
به عنوان حسابدار

ik ben accountant.
من يه حسابدار بودم.

gustafsons accountant?
حسابداره " گاستافسون"؟ آره.

- ik ben accountant.
من يه حسابدارم

ik ben de accountant.
من حسابدارم

oké, maar geen accountant.
حسابدار نباشه

- mijn oom is accountant.
عمويم يه حسابداره

ik ben forensisch accountant.
خب، بر حسب تجربه من يه حسابدار حقوقي هستم

wacht, ik ben accountant.
! وايسا ببينم، من يه حسابدارم

m'n accountant is er.
حسابدارم اينجاست

- hai, ik ben je accountant.
-سلام ، من حسابدار شما هستم .

en dat noemt zich accountant.
اسم خودت رو حسابدار ميزاري؟

- de accountant is op bezoek.
من الان ديگه پولو گرفتم. ‌ بله ، اما ما يه حسابي اينجا داريم،

'ik slaap bij de accountant'.
باید چند تا از اون بهانه هاش رو می شنیدی

- ik ben een soort van accountant.
من يه جور حسابدارم

beter een accountant dan een loser.
يه حسابگره بي همه چيز بهتر از يه بازنده است

cliffordblades, accountant en trieste rukker.
کلیفورد بلِیک " یه حسابدار رسمی و درعین حال" یه دیوس ناراحت

en hij is een top accountant in californie
اون خواهرزاده شوهر عمه شماست و اون در کالیفرنیا حسابداره

je bent een accountant van maxim basajev.
تو حسابدار " ماکسيم باسايف" هستي

accountant, fitness-eigenaar, een restaurantketen.
ميتونستي حسابدار مالياتي باشي ميتونستي براي خودت يه ورزشگاه داشته باشي ميتونستي رستوران زنجيره اي داشته باشي