Results for crime translation from Dutch to Persian

een crime passionele
يه جنايت در اثر رنج و اندوه

een crime passionel?
گناه از روي هواي نفس؟

autopsy of a crime.
"ارزیابی جنایت".

department organized crime?
خيلي خب ، پليس هنگ گنک...

matt, de hate crime jongen.
! مت! مرد قرباني

grote fan van 'true crime'?
دنبال جرم و جنایت هستین.. ؟

het was een 'crime passionel'.
اين بار با جنايتي احساسي روبرو هستند

crime passionnel, verminderd toerekeningsvatbaar:
جنايت ناشي از عشق

de crime scene op te ruimen.
صحنه جرمو پاک کنیم

welkom bij, autopsy of a crime.
به برنامه‌ی "ارزیابی جنایت" خوش اومدین.

ben jij niet die 'hate crime' jongen.
"تو همون يارويي نيستي که "قرباني نفرت ديگران شدي؟ ببخشيد؟

ik kan een partner in crime wel waarderen.
خب، من واقعاً به شریک جرم نیاز دارم

de kentekens zijn door het crime center afgelezen.
بعد از سانحه دوتا ماشين توقف کردن.

dus een echt bloederige en verschrikkelijke crime scene hier.
*.صحنه ‌ي خونين واقعاً ترسناکي اينجا رخ داده*

zo, daar hebben we 'macguff the crime dog'.
خوب،خوب،اگر "مکگوف" گناه سگي نباشه

het was geen crime passionnel, hij schoot gewoon lukraak.
اين يارو بدون احساس و بدون خشم اين کار رو کرده

ik ken jouw stem, jij doet die autopsy of a crime podcast.
صداتون رو ميشناسم. برنامه راديويي کالبدشکافي يک جرم دست شماست.

hij geeft het door aan zijn vriend bij de internet crime unit.
رمزها رو ميخواد تا به دوستش برسه توي... بخش جنايي اينترنت

iemand van het real time crime center heeft het voor me gekopieerd.
من بخش کامپيوتري رو وادار کردم از اين ويديو اون شب

dit is de hoofdofficier van het department organized crime and triad, jing si.
ايشون سربازرس جينگ سي هستند.