Results for instructies translation from Dutch to Persian

instructies
دستورالع٠لها

instructies:
تکرارها:

het zijn instructies.
یه سری دستور العمل توش نوشتم

instructies, materiaal.
. منتظر دستوراتي ، موادي

als dergelijke instructies.
اگه چنين دستوراتي

instructies of boodschappen?
دستور يا پيامي داريد قربان؟

- ik volg de instructies.
دارم دستورالعمل ها رو دنبال میکنم.

dank je voor je instructies.
بابت دستورالعمل‌ها ممنون، عصر به‌خير

heb je instructies nodig ?
-انگار يکم راهنمايي ميخواي؟

- ik wacht op instructies.
تلفن تلفن.

ik heb geen instructies nodig
به هيچ دستورالعملي هم احتياج ندارم

dat is tegen de instructies.
نميتونم اين کار رو کنم! اين خلاف دستورالعمله!

ik wacht op instructies. uit.
منتظر دستور باش .

-ik zal hem instructies geven.
خودم قضيه رو براش توضيح ميدم

- worden uw instructies opgevolgd?
باور داريد که به دستورتون اطاعت شده , قربان؟

dan krijg je verdere instructies.
بعدا بيشتر بهت خبر مي ديم

deel i. instructies over hun kolonisatieprocedure.
دستورالعمل هايي به زبان خودشون براي ما

- volg deze instructies als we weg zijn.
بعد از اينکه رفتيم، اين دستورالعمل ها رو دنبال کن.

- nog speciale instructies voor dit spul?
هيچ دستورالعملي نداره؟

aanpak code 2 wacht op instructies.
با کد 2 نزدیک بشید و منتظر دستورات بمونید