Results for limo translation from Dutch to Persian

neem de limo.
ليموزين رو بردارين کليد ها پيش هکتور ــه

de limo wacht.
شنيدي؟

de limo is teruggepakt.
ليموزين پس گرفته شد

- hoeveel voor de limo?
-قسمت ليموزين؟

daar is toch die limo voor.
من فکر کردم به همين خاطر ميخاي يه ليموزين داشته باشي

wacht. waar is de limo?
،صبر کن ببينم ليموزين کجاست؟

en nu bestuur ik een limo.
و الان پشت فرمون يه ليموزين نشستم

-die dikke man in de limo.
-اون چاقالو که تو "ليموزين" بود.

bel ons en wij sturen een limo.
لطفا با ما هر وقت رسيديد تماس بگيريد و من يک ليموزين مي فزستم

dat is niet... ze hebben de limo...
ليموزين رو گير آوردن

daarom hebben we hun limo gepakt.
واسه همين ليموزينشون رو گرفتيم

ik dacht zo, dat als de limo komt...
به هر حال،داشتم فکر ميکردم وقتي که ليموزين اومد...

ik pak nooit meer een limo in parijs.
يادم باشه دفعه ي ديگه تو پاريس ازليموزيناستفادهکنم . حالااينگارتاحالاپاتوتو"پاريس" گذاشتي!

de presidentiële limo rijdt de zuidelijke tuin op.
ليموزين رياست‌جمهوري با سرعت وارد چمن جنوبي شد!

de limo niet zozeer. die liep wat schade op.
وضع ليموزين خوب نيست يکم بهش آسيب رسيده

als ik deze limo kwijt speel is het game over.
اگه اين ليموزين و از دست بدم بازي و مي بازم

dat geluid komt van achteraan in de limo, en ed.
،صدا از پشت ليموزين مياد "و "اد

hallo, met gerry limo, laat een boodschap achter.
هي من جري هستم از اينسکري ليموزين يه پيغام بذار

breng die limo terug, of ik zweer het je bij god...
...اون ليموزين و برگردون وگرنه به خدا قسم

en controle van het kenteken zegt dat de limo aangegeven werd als gestolen.
و پلاک ماشين رو چک کرديم و متوجه شديم ماشين سرقتي اعلام شده