Results for , , , jury translation from English to Persian

jury .
داورگان .

we , the jury , .
، ما ، هيئت داوران .

hey , the jury the jury .
هي ؛ هيئت منصفه هيئت منصفه .

remove the jury laughter .
هيئت منصفه را عزل كنيد .

tell the jury . no , you tell them .
به هيئت منصفه بگو . نه ، تو بهشون بگو .

and in a bid to bend a jury , .
و اون براي آزاديت هيات جوري را خريده .

all right , we ready for the jury .
خيلي خوب ، براي هيئت منصفه آماده ايم .

im sure a jury will be interested .
مطمئنم هيات منصفه علاقه دارند بدونن .

and i know its a lot to ask a jury , .
و ميدونم که براي هيات منصفه سوال بزرگيه .

a laughing jury aint a hanging jury .
هيئت منصفه خندان ؛ اعدادم نميكنه .

but we never know what a jury will do .
ولي هيچوقتم نميدونيم كه هيئت منصفه . چه تصميمي ميگيره .

a jury of twelve really stupid people .
داوران ، دو جين از مردم واقعا نفهم .

and he sold that fiction lock , stock and barrel to the jury .
و اون هئيت منصفه را با اين كارش فريب داد .

eight alternates on the jury in case you fucks .
هشت تا علي البدل براي اعضاي هيئت منصفه براي مواردي كه شما لعنتيها .

could you please tell the ladies and gentlemen of the jury
ممکنه برای خانم ها و آقایان هیئت منصفه توضیح بدید،‏

in march 2013, the film won a special jury award at the geneva film festival.
در مارس 2013 هم فیلم از جشنواره فیلم ژنو جایزه ویژه هیئت داوران را دریافت کرد.

and then judge and jury at night . is that what you want .
توي روز وکيل و توي شب قضاوت و داوري .

he has been a member of the jury at the cannes festival in 2003.
خود آموخته زبان عربی است و مترجم قسمت‌هایی از کتاب تورات.

in 1983 he was a member of the jury at the 13th moscow international film festival.
وی در سال ۱۹۸۳ در سیزدهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم موسکو یکی از اعضای هیئت ژوری بود.

she has been member of the jury and master of ceremony in previous years, as well as winning the best actress award twice.
وی همچنین ۱۳ بار نامزد دریافت جایزه سزار شده که در سال ۱۹۹۶ توانست جایزه سزار بهترین بازیگر نقش اول زن را از آن خود کند.