Results for accordingly, translation from English to Persian

accordingly .
از اينرو .

so behave accordingly .
بنابراين رفتارتون مثل آدم باشه .

accordingly , l hereby bequeath .
بنابر اين بدينوسله وصيت مي‌کنم که .

and i have acted accordingly .
و به همين ترتيب عمل کردم .

we already took care of that accordingly
ما قبل از این هم این کارو میکردیم

then we adjust the content accordingly.
و بر آن اساس محتوا را تنظيم می‌کنیم.

name your price. i'll pay you accordingly.
.قیمتت رو بگو.تا بهت پرداخت کنم

and if we do not act accordingly , we will not survive .
و اگر سنجيده عمل نكنيم ، نجاتي در كار نخواهد بود .

but if she's freed somehow we must plan accordingly
ولی اگر او به طریقی آزاد شد ما باید برنامه مناسبی در پیش بگیریم

well , you got me here aliveand are being tipped accordingly. .
خب ، تو منو اينجا زنده آوردي و بنابراين آروم .

one that carries a great deal of responsibility and pays accordingly .
سمتي که مسئوليتش زياده و به همون . نسبت حقوقش هم خوبه .

check him carefully to find out his illness and treat him accordingly
او را برای تشخیص بیماری اش و نتیجتا درمان او با دقت معاینه کنید

. accordingly, demand response should be neither involuntary nor unremunerated.”
. بر این اساس، پاسخ تقاضا نباید غیر ارادی یا بدون پاسخ باشد.

"since this type of thing happened last time, we'll act accordingly...?"
از آنجاییکه این اتفاق قبلا افتاده بنابراین ما طبق روال گذشته عمل میکنیم؟

the solar panel will store the electricity into the battery then motion motor will function accordingly
پانل خورشیدی الکتریسیته را درون باتری ذخیره خواهد کرد و سپس موتور حرکت براساس آن عمل می کند

it seems that fetuses are taking cues from the intrauterine environment and tailoring their physiology accordingly.
اینطور به نظر می یاد که جنین در محیط داخل رحم مشغول الگو برداری بوده اینطور به نظر می یاد که جنین در محیط داخل رحم مشغول الگو برداری بوده و فیزیولوژی خود را بر اساس آن طراحی می کنه.

the casting method and the 3d printed formwork could be modified accordingly, to ensure an appropriate flow of concrete.
روش ریخته‌گری و قالب‌های پرینت سه‌بعدی را می‌توان بر این اساس اصلاح کرد تا از جریان مناسب بتن اطمینان حاصل شود.

accordingly, 41 selected studies were reviewed and their information was extracted as code (table 5).
بر این اساس، 41 پژوهش انتخاب شده بررسی و اطلاعات آنها به صورت کد استخراج گردید (جدول شماره5).

accordingly, the freedesktop.org project was established as an informal collaboration zone with the goal being to reduce duplication of effort.
به همبن ترتیب پروژه freedesktop.org به عنوان یک ناحیه همکاری‌های غیر رسمی با هدف کاهش کارهای تکراری منتشر شده است.

accordingly, the rate of change (i.e., the slope) of the input is 0.1 v per microsecond.
)== سرعت تغییرات خروجی (slew rate) ==سرعت تغییر ولتاژ خروجی تقویت کننده عملیاتی محدود است.