Results for administration translation from English to Persian

administration
آنلاین رایگان فرهنگ لغت پزشکی engilsh به فارسی

administration .
الغاء .

oral administration
استعمال خوراکی

administration job .
كار مديريتي .

business administration
مدیریت بازرگانی

(8) sys. administration
(۸) سرپرستی سیستمname

route of administration
روش مصرف دارو

sam system-administration
سرپرست سیستم samname

federal aviation administration.
اداره هوانوردی فدرال.

accomplices within this administration .
اون همدست داشته .

president sheridan this administration is done .
اگه مردي که دست به ترور رييس جمهور شرايدان .

is the social security administration , ok .
اداره امنيت اجتماعيه .

as they were under the previous administration .
همونطور كه در حكومت قبلي بودند .

a demonstration of the efficiency of my administration .
نمايشي از کارايي سازمان من .

thesis for master degree in public administration
عنوان: بررسی اثرات فراموشی سازمانی بر یادگیری و پذیرش نوآوری های فناوری اطلاعات در آموزش و پرورش استان

==administration==the state capital is loikaw.
مرکز این ایالت شهر loikaw است.

they are under the administration of the city of bastak.
* نگاره‌ها از: محمد بارکار و محمد محمدیان.

if youre looking for work here , check with administration .
اگه دنبال كار هستي يک سري به اداره بزن .

"administration of justice under nicholas i of russia.
دولت‌های اروپایی از تسلط روسیه بر خاورمیانه وحشت داشتند.

and the entire administration please accept my deepest sympathies .
و تمامي دولت ، هم دردي عميق من را بپذيرد .